وانشات یونگی پارت جدید
دکتر :یه مشکلی هست اونم اینه که خانم ا.ت متاسفانه رفت کما
یونگی :چ۔۔چ ۔۔چی؟؟؟؟؟؟کما؟؟
دکتر :بله متاسفانه
ویو یونگی ا.ت رو از اتاق عمل آوردن بیرون
رنگش مثل کچ سفید بود اونجا بود که فهمیدم
فهمیدم که عاشقشم،آره من اونو دوست دارم امیدوارم بهوش بیاد
رفتم و از دکتر خواهش کردم که بزاره اتم رو ببینم اونم برای ۵ دقیقه اجازه داد
رفتم بالا سر ا.ت کلی دستگاه بهش وصل بود رنگش مثل گچ یود رفتم بالا سرش پیشش نشستم دستشو گرفتم
با بغض بهش گفتم قشنگم خانم کوچولو تو رو خدا بلند شو دیدم دست ات تکون خورد سریع رفتم دکترو صدا کردم دکتر اومد بالا سر ات و گفت :
👇
👇
خمار بمانید
یونگی :چ۔۔چ ۔۔چی؟؟؟؟؟؟کما؟؟
دکتر :بله متاسفانه
ویو یونگی ا.ت رو از اتاق عمل آوردن بیرون
رنگش مثل کچ سفید بود اونجا بود که فهمیدم
فهمیدم که عاشقشم،آره من اونو دوست دارم امیدوارم بهوش بیاد
رفتم و از دکتر خواهش کردم که بزاره اتم رو ببینم اونم برای ۵ دقیقه اجازه داد
رفتم بالا سر ا.ت کلی دستگاه بهش وصل بود رنگش مثل گچ یود رفتم بالا سرش پیشش نشستم دستشو گرفتم
با بغض بهش گفتم قشنگم خانم کوچولو تو رو خدا بلند شو دیدم دست ات تکون خورد سریع رفتم دکترو صدا کردم دکتر اومد بالا سر ات و گفت :
👇
👇
خمار بمانید
۷.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.