•ــــﮩﮩـــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــ٨ﮩ٨ﮩﮩــــ ــ•
•ــــﮩﮩـــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــ٨ﮩ٨ﮩﮩــــ ــ•
❄️💍رمــان ڪــوچــولـــو اســتــاد💍❄️
#Part_25💜
اینو گفت دیگه گوه کرد تو اعصابم که با صدای بلند داد زدم
-گمشووووو بیروونننننن
صدای ازش نیومد فکر کنم خیلی تعجب کرده اخه هیچوقت اینطور سرش داد نزدم
ولی خب حقشه من چندبار به این بز مجه بگم دوستتت ندارممممممم
بعد از چند دقیقه اعصبی گفت
"نفس تو زبون خوش حالیت نمیشه تا چند دقیقه دیگه گورتو گم میکنی میای بیروونن
هیچی نگفتم که تقریبا داد زد
"فهمیدی
با صدای دادش دیگه قاطی کردم در اتاق رو با شدت باز کردمو گفتم
- هویییی مرتیکه بز تو خیلی بی خود میکنی داد میزنی سرمنننننن
با فک کلید شد گفت
"نفس با زبون خوش بیا پایین بله رو بگو نزار دستم روت بلند بشههههه
با این خرفش داد زدم
- تو خیلی بیخود میکنی مرتیکه هیچ غلطی نمیتونی بکنی
باصدای داد من زن عمو و مامانم اومدن بالا که با نگرانی پرسیدن
"چی شد صدای چی بودد
متین که یه خایه مال بیش نبود با لبخند گفت
"وا هیچی نشده این خانمم یه ذره حالش خوب نی شما برین پایین من میارمش
دیگه برای امروز کافیه دستم جر خورد😂😐
❄️💍رمــان ڪــوچــولـــو اســتــاد💍❄️
#Part_25💜
اینو گفت دیگه گوه کرد تو اعصابم که با صدای بلند داد زدم
-گمشووووو بیروونننننن
صدای ازش نیومد فکر کنم خیلی تعجب کرده اخه هیچوقت اینطور سرش داد نزدم
ولی خب حقشه من چندبار به این بز مجه بگم دوستتت ندارممممممم
بعد از چند دقیقه اعصبی گفت
"نفس تو زبون خوش حالیت نمیشه تا چند دقیقه دیگه گورتو گم میکنی میای بیروونن
هیچی نگفتم که تقریبا داد زد
"فهمیدی
با صدای دادش دیگه قاطی کردم در اتاق رو با شدت باز کردمو گفتم
- هویییی مرتیکه بز تو خیلی بی خود میکنی داد میزنی سرمنننننن
با فک کلید شد گفت
"نفس با زبون خوش بیا پایین بله رو بگو نزار دستم روت بلند بشههههه
با این خرفش داد زدم
- تو خیلی بیخود میکنی مرتیکه هیچ غلطی نمیتونی بکنی
باصدای داد من زن عمو و مامانم اومدن بالا که با نگرانی پرسیدن
"چی شد صدای چی بودد
متین که یه خایه مال بیش نبود با لبخند گفت
"وا هیچی نشده این خانمم یه ذره حالش خوب نی شما برین پایین من میارمش
دیگه برای امروز کافیه دستم جر خورد😂😐
۲.۰k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.