پارت♕۱۳♕
ویو نامجون
امروز یکم زودتر رفتم خونه دم در یه نامه بود از طرف دادگاه تعجب کردم بعدش که بازش کردم فهمیدم درخواست طلاقه برای روز یکشنبه خوشحال شدم و لباس پوشیدم برم پیش لینا تا این خبر خوب رو بدم
چند دقیقه بعد
رسیدم دم در خونه ی لینا زنگ درو زدم منتظر بودم تا باز کنه درو باز کرد و پرید بغلم
(لینا ~ نامجون +)
~سلام عشقم خوش اومدی
+ممنونم عشقم
~چه خبرا عزیزم
+اومدم یه خبر خوب بدم بهت
~چییی
+بلاخره دارم از ا. ت طلاق میگیرم
~این خبر خیلی خوبیه
لینا تو ذهنش
بلاخره داره از ا. ت طلاق میگیره وقتی طلاق گرفت باید باهاش ازدواج کنم و کل شرکتو به اسم خودم بزنم
و......
شرایط
6کامنت
16 لایک
#فیک #سناریو #بی_تی_اس
امروز یکم زودتر رفتم خونه دم در یه نامه بود از طرف دادگاه تعجب کردم بعدش که بازش کردم فهمیدم درخواست طلاقه برای روز یکشنبه خوشحال شدم و لباس پوشیدم برم پیش لینا تا این خبر خوب رو بدم
چند دقیقه بعد
رسیدم دم در خونه ی لینا زنگ درو زدم منتظر بودم تا باز کنه درو باز کرد و پرید بغلم
(لینا ~ نامجون +)
~سلام عشقم خوش اومدی
+ممنونم عشقم
~چه خبرا عزیزم
+اومدم یه خبر خوب بدم بهت
~چییی
+بلاخره دارم از ا. ت طلاق میگیرم
~این خبر خیلی خوبیه
لینا تو ذهنش
بلاخره داره از ا. ت طلاق میگیره وقتی طلاق گرفت باید باهاش ازدواج کنم و کل شرکتو به اسم خودم بزنم
و......
شرایط
6کامنت
16 لایک
#فیک #سناریو #بی_تی_اس
۱۱.۷k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.