پارت ۲۴

پارت ۲۴

+ جنیییی

+ اون صدای اه و ناله چی بودد

× ولش کن بیبی

+ بعدا به حسابت میرسم جنی کیم

اتوبوس اومد . داشتیم میرفتبم به یک جنگل

توی راه خواستم کنار جنی بشینم که ته به پاهاش اشاره کرد. ناچار رفتم روی پاهاش نشستم

کوک ویو

جا کم بود و نتونستم کنار جنی بشینم . پس لیسا اومد کنارم.

لیسا: میای توی اردو باهم باشیم؟

_ نه من دوست دختر دارم

لیسا خنده ی مسخره ای کرد و گفت : جنی؟

جدی نگاهش کردم: اره

لیسا : خیلی نازنازوعه به تو هم نمیاد

زیر لب گفتم : نکه تو خیلی به من میای

_ اگه میخوای زر بزنی راه بازه

رسیدیم به جنگل

وقتی پیاده شدیم جنی اومد بغلم کرد

# تو که قوانین میذاری منم میذارم با لیسا نه حرف بزن و نه نگاهش کن

_ نه دیگه بیبی من فقط قوانینو میذارم

# هوففف

_ انگار خیلی دلت میخواد....

# نه نه

رزی ویو

+ ببین ته من الان نمیخوام عشق و عاشقی کنیم من میخوام از منظره لذت ببرم

# فقط امروز

بعد بوسم کرد

+ تهیونگگگگ

× بوسه رو که نمیتونی حذف کنی

the end