عشق در نفرت
p2
که با مغز رفتم تو در مدرسه
+اخخخ
$خوبی؟
+خوبم....شما؟
$امم..خب من میلی هستم
+منم میسوهستم خوشبختم
$بریم تو دیر بری باید دسشویی بشوری
+باشه
رفتم داخل که صدای جیغ داد پاشد دیدم دخترا و پسرا وایسادن دور تا دور در نیم دایره تشکیل دادن گوشی به دست هی جیغ میزنن...پشت سرمو نگا کردم سه تا سایه دیدم یکی دستمو کشید طرف بقیه
$ببینم از جونت سیر شدی
+چرا
$خب اینجا سه تا پسرن خیلی کراش...
+هییی وایی
$چیه
+یه لحظه فک کردم گوشیمو نیاوردم😑
$خب داشتم میگ..
+من میرم داخل اتاق مدیر
$باشه از پله ها بری بالا میبینیش
+ممنون
راه افتادم سمت اتاق مدیر در زدم
#بیا تو
+سلام من دانش اموز جدید پارک میسو هستم کدوم کلاسمه؟
#اتاق ۲۱۱
+بله ممنون
رفتم بیرون توی راه رو داشتم میرفتم که دیدم زیپ دانمو کامل نکشیدم بالا داشتم زیپمو درس میکردم که رفتم تو دیوار و افتادم زمین
+اخخ..دودیقه پیش از اینجا رد شدم دیوار نبود😣
_مگه کوری
سرمو بلند کردم که دیدم جیمین و دوتا پسر دیگه روبه رومن
+فک کردم دیواره
÷دیوار خودتی
نگا کردم دیدم جیمینه پس خورده بودم به اون
÷چیه خشکل ندیدی؟
+چرا اینحوری رفتار میکنی چته؟
چپ نگام کرد که فهمیدم نباید رابطمون لو بره
×پاشو خودتو جم کن از این وسط
ایشش با این قیافه هاشون همشون بزن مخصوصا اون شلغم(تهیونگو میگه)پاشدم که جیمین حلم داد و رد شد...همیشه بام بد بود ولی بچه بودیم همیشه مواظبم بود یه دیقه هم تنهام نمیزاشت(بغض)
رفتم اتاق ۲۱۱
.
.
×سلام مادر
#باز چه گندی زدی کوک
×هیچی فقط جیمین دوستم اومده این مدرسه
#اها پس جیمین اینه خوشبختم
÷ممنون من پارک جیمینم
#اتاق ۲۱۱ با کوک و ته برو
÷بله ممنون
.
.
@خب بچه ها دانش اموز جدید داریم خودتو معرفی کن
+بله...سلام به همگی من پارک میسو هستم و تازه به این مدرسه اومدم خوشحالم از دیدنتون
@خب میتونی بزی بشی..
در با لگد باز شد اون دوتا پسر و جیمین بودن دخترا با چشمای اکلیلی نگاشون میکردن....
که با مغز رفتم تو در مدرسه
+اخخخ
$خوبی؟
+خوبم....شما؟
$امم..خب من میلی هستم
+منم میسوهستم خوشبختم
$بریم تو دیر بری باید دسشویی بشوری
+باشه
رفتم داخل که صدای جیغ داد پاشد دیدم دخترا و پسرا وایسادن دور تا دور در نیم دایره تشکیل دادن گوشی به دست هی جیغ میزنن...پشت سرمو نگا کردم سه تا سایه دیدم یکی دستمو کشید طرف بقیه
$ببینم از جونت سیر شدی
+چرا
$خب اینجا سه تا پسرن خیلی کراش...
+هییی وایی
$چیه
+یه لحظه فک کردم گوشیمو نیاوردم😑
$خب داشتم میگ..
+من میرم داخل اتاق مدیر
$باشه از پله ها بری بالا میبینیش
+ممنون
راه افتادم سمت اتاق مدیر در زدم
#بیا تو
+سلام من دانش اموز جدید پارک میسو هستم کدوم کلاسمه؟
#اتاق ۲۱۱
+بله ممنون
رفتم بیرون توی راه رو داشتم میرفتم که دیدم زیپ دانمو کامل نکشیدم بالا داشتم زیپمو درس میکردم که رفتم تو دیوار و افتادم زمین
+اخخ..دودیقه پیش از اینجا رد شدم دیوار نبود😣
_مگه کوری
سرمو بلند کردم که دیدم جیمین و دوتا پسر دیگه روبه رومن
+فک کردم دیواره
÷دیوار خودتی
نگا کردم دیدم جیمینه پس خورده بودم به اون
÷چیه خشکل ندیدی؟
+چرا اینحوری رفتار میکنی چته؟
چپ نگام کرد که فهمیدم نباید رابطمون لو بره
×پاشو خودتو جم کن از این وسط
ایشش با این قیافه هاشون همشون بزن مخصوصا اون شلغم(تهیونگو میگه)پاشدم که جیمین حلم داد و رد شد...همیشه بام بد بود ولی بچه بودیم همیشه مواظبم بود یه دیقه هم تنهام نمیزاشت(بغض)
رفتم اتاق ۲۱۱
.
.
×سلام مادر
#باز چه گندی زدی کوک
×هیچی فقط جیمین دوستم اومده این مدرسه
#اها پس جیمین اینه خوشبختم
÷ممنون من پارک جیمینم
#اتاق ۲۱۱ با کوک و ته برو
÷بله ممنون
.
.
@خب بچه ها دانش اموز جدید داریم خودتو معرفی کن
+بله...سلام به همگی من پارک میسو هستم و تازه به این مدرسه اومدم خوشحالم از دیدنتون
@خب میتونی بزی بشی..
در با لگد باز شد اون دوتا پسر و جیمین بودن دخترا با چشمای اکلیلی نگاشون میکردن....
۱۰.۴k
۱۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.