فقط برای تو P28
تهیونگ بازم محکمتر از قبل بغلم کرد و پاهاشو دور کمرم حلقه کرد
+تهیونگااا....میخوایم صبحونه بخوریم....پاشووووو باید بریم خونه مامانم...
_یدونه محکم صورت یونا رو بوسید
_آخخخ تو چقدر خوردنی ایی...
+بریم؟
_پاشوو بریم
رفتیم پایین صورتامونو شستیم و به عنوان صبحونه نیمرو درست کردم.....
+بریم حاضر شیم ؟
_بریم...
+بالا رو تخت نشسته بودم و خیلی عصبانییی داشتم موهامو شونه میکردم... و شونه نمیشد لعنتیییی
+حالم از موهام بهم میخورههههه(داد و عصبانی)
ته بعد از یک دقیقه اومد بالا
_چی شده عزیزم...
+حالم از موهام بهم میخوره. ....میخوام کوتاه کوتاه شون کنم....
_چی گفتی؟
اوه یادم اومد که ته موهای بلند خیلی دوست داره....
+گفتم از موهام حالم بهم میخوره....
_بعدش...
+هی....هیچی
_هی تو ....حق نداری به اموال من دست بزنی.....
حق نداری کوتاهشون کنی......دلت تنبیه میخواد...
بیا بشین اینجا...شونه هم بده به من
+اه بیا
ته خیلی آروم و با حوصله داشت موهامو شونه. میکرد....خوابم گرفته بود
بعدش هم موهامو بافت و یه بوسه به گردنم زد...
+ممنون..
_لبخند...
رفتیم سوار ماشین شدیم ...و حرکت کردیم سمت خونه مامانمینا...
+تق تق تق
÷بله...اومدم
سلام..اوووووو میبینم که دست تو دست اومدید....خبریه؟؟
○بابایییییی!
_قربونت برم من دلم واست یه ذره شده بود.......
(داشت بوس و بغلش میکرد )
○مامانیی..دلم برات تنگ شده بود...
+آخ قربونت برم من مامانییی...
جیمین و. هانا کجان ؟
=اتاق.....
+اوو خوبه...
رفتم و بدون در زدن درد باز کردن...جیمین یونا رو بغل کرده بود و خوابیده بودن...
+آخی....احمقا...#رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
+تهیونگااا....میخوایم صبحونه بخوریم....پاشووووو باید بریم خونه مامانم...
_یدونه محکم صورت یونا رو بوسید
_آخخخ تو چقدر خوردنی ایی...
+بریم؟
_پاشوو بریم
رفتیم پایین صورتامونو شستیم و به عنوان صبحونه نیمرو درست کردم.....
+بریم حاضر شیم ؟
_بریم...
+بالا رو تخت نشسته بودم و خیلی عصبانییی داشتم موهامو شونه میکردم... و شونه نمیشد لعنتیییی
+حالم از موهام بهم میخورههههه(داد و عصبانی)
ته بعد از یک دقیقه اومد بالا
_چی شده عزیزم...
+حالم از موهام بهم میخوره. ....میخوام کوتاه کوتاه شون کنم....
_چی گفتی؟
اوه یادم اومد که ته موهای بلند خیلی دوست داره....
+گفتم از موهام حالم بهم میخوره....
_بعدش...
+هی....هیچی
_هی تو ....حق نداری به اموال من دست بزنی.....
حق نداری کوتاهشون کنی......دلت تنبیه میخواد...
بیا بشین اینجا...شونه هم بده به من
+اه بیا
ته خیلی آروم و با حوصله داشت موهامو شونه. میکرد....خوابم گرفته بود
بعدش هم موهامو بافت و یه بوسه به گردنم زد...
+ممنون..
_لبخند...
رفتیم سوار ماشین شدیم ...و حرکت کردیم سمت خونه مامانمینا...
+تق تق تق
÷بله...اومدم
سلام..اوووووو میبینم که دست تو دست اومدید....خبریه؟؟
○بابایییییی!
_قربونت برم من دلم واست یه ذره شده بود.......
(داشت بوس و بغلش میکرد )
○مامانیی..دلم برات تنگ شده بود...
+آخ قربونت برم من مامانییی...
جیمین و. هانا کجان ؟
=اتاق.....
+اوو خوبه...
رفتم و بدون در زدن درد باز کردن...جیمین یونا رو بغل کرده بود و خوابیده بودن...
+آخی....احمقا...#رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
۱۸.۱k
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.