زندگی سخت پارت ۱۹ لیزکوک
#کوک
صدای جیغ بلندی شنیدم
دیدم یکی داره لیسا رو اذیت میکنه (فکر کنم فهمیدید)
رفتم پسررو زدم و لیسا رو از اونجا بردم
_مرسی
انقدر حالش بدبود بی هوش شد
_لیسا لیسا
بغلش کردم و بردم خونم
وقتی بهوش اومد
_من کجام اینجا کجاست
رفتم پیشش
_نترس نترس حالت بد بود اوردم خونم
_وایسا ببینم با من کاری نکرد که(ذهن منحرفتو برم😂)
_چی نه
_من باید برم بای
_چه زود
_یعنی چی
_نرو باهات کار دارم
_چی میگی؟
_فکر کنم فهمیده باشی منظورم چیه
_نه تروخدا
سریع رفت سمت در
درو قفل کرده بودم
_جون من بزار برمممم
صدای جیغ بلندی شنیدم
دیدم یکی داره لیسا رو اذیت میکنه (فکر کنم فهمیدید)
رفتم پسررو زدم و لیسا رو از اونجا بردم
_مرسی
انقدر حالش بدبود بی هوش شد
_لیسا لیسا
بغلش کردم و بردم خونم
وقتی بهوش اومد
_من کجام اینجا کجاست
رفتم پیشش
_نترس نترس حالت بد بود اوردم خونم
_وایسا ببینم با من کاری نکرد که(ذهن منحرفتو برم😂)
_چی نه
_من باید برم بای
_چه زود
_یعنی چی
_نرو باهات کار دارم
_چی میگی؟
_فکر کنم فهمیده باشی منظورم چیه
_نه تروخدا
سریع رفت سمت در
درو قفل کرده بودم
_جون من بزار برمممم
۱۸.۶k
۱۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.