دوپارتی از ته ته🐯

(#درخاسی)
۱/۲
ویو اچا
با سرعتی مث باد از روی تخت بلند شدم و ب سمت دسشویی رفتم و خودمو توی اینه نگاه کردم بعدش درو بستم و کارامو انجام دادم
(چ کاری شیطون😂😈)
سریع رفتم و کمدمو وا کردم و فرمم رو برداشتم و پوشیدم...بدون خوردن صبحونه از در رفتم بیرون و جوری درو بستم ک مطمئنم در شکست!!!...(خری دیگه😐🚬)
دیرم شده بود ربع ساعت دیر کرده بودم و مطمئنا خانم چوی دعوام میکنه ...ب مدرسه ک رسیدم نفس عمیقی کشیدم
+هوففف خوبه در بازه!
سریع رفتم داخل و با عجله در کلاسو وا کرد جوری ک با مخ اومدم زمین
(عاح حقته😂🚬)
+عا..عاخخخ
€حواست کجاس بچه جون!
بچه ها شروع ب خنده کردن...عاره دیگ با مخ اومدم زمین بایدم بخندن!
+خا...خانم چوی ....ببخشید معذرت میخام دیگ دیر نمیام
€اشکال نداره دیگه تکرار نشه...بلند شو ببینم اسیبی ندیدی
+نه نه ...خوبم مرصی
€اکی...برو بشین سر جات
+چشم*اروم
€خب بچه ها داشتم میگفتم...دانش اموز انتقالی داریم
&خانم اجازه
€بگو عزیزم
&عامم ببخشید میپرسم ولی...دانش اموز پسره یا دختر(نچ فوضول😐)
€..پسره عزیزم
÷هی اچا*اروم
+چیه میهی*اروم
(نکته:میهی دوصت صمیمی اچاست و پشت سرش میشینه)
÷واییی فک کن پسره کراش باشه*اروم و با خنده
+وای ت هم ک همش فکر کراشایی*خنده و اروم
(مث منه😂)
€بچه ها دوصت جدیدتون اومد ...عزیزم خودتو معرفی کن
-چشم...صلام من دانش اموز انتقالی عم و اصمم تهیونگ عه
+تهیونگ؟چرا انقد اشناس با اینک ماسک داره ولی خیلی اشناس*تو ذهنش
سرمو گذاشتم روی میز
€عزیزم روی اون نیمکت بشین...
-چشم
ویو اچا
احساس کردم یکی اومد کنارم سرمو بلند کردم و ب صورت بی نقصش خیره شدم...
ک با دراوردن ماسکش نفس کشیدن یادم رفت
تهیونگ خودم؟دوصت پسرم ک ولم کرد رفت ...بغض بدی توی گلوم بود ک وقتی سرشو ب سمتم بر گردوند خودشم تعجب کرد
ویو تهیونگ
وقتی برگشتم سمته دختره یهو خیلی بی‌دلیل بغض کردم...اچا بود...
-ا...اچا
.....
شرط برای پارت بعد:۲۰ لایک