زندگی رویایی:پارت۱۰
زندگی رویایی:پارت۱۰
بعد چند مین رسیدم هتل و همه پیاده شدیم
ویوکوک:
شروع کردم به حرف زدن
-بچهها اینجا معروف ترین و بزرگ ترین هتله که اتاق های نه زیادی داره نه کم متوسط و من گروه بندیتون کردم هر دو نفر توی یه اتاق فقط لطفا کاری نکنید که آرامشمون رو به هم بزنه امید وارم فهمید منظورم چی بود چون اتاقا مختلته رعایت کنید..خب زیاد وقتتون رو نمیگرم اسامیرو میخونم
-ایداوتهیونگ
کاترین و جهیون
آریانا و لی جونگ سوک
(کلی اسم دیگه هم میگه کلا کلاسشون مختلت و ۲۱ نفرن)
خب ا.ت چون دیگه کسی نموند و فقط یه اتاقی هست که مال منه منو و شما باهام توی یه اتاق میمونیم مشکلی که ندارید
+نه استاد جئون
-خب..الان برید استراحت کنید که ساعت ۲واسه نهار آماده باشید
#چشم استاد (همه بچههاگفتن)
ویوا.ت:
خیلی خر ذوق شده بودم منو کوک قرار کلی خوش بگذرونیم
همه بچه ها به سمت اتاقشون داشت میرفت که اول کاترین با حرص از کنارم رد شد
بعد ایدا آمد و گف
÷استا گف که کاری نکنید که آرامشمون به هم بریزه فک کنم با خودش بود
+فک کنم(با خنده)
+بسه اینجوری راجب عشقم حرف نزن برو استراحت کن
ایدا خندید و رفت سمت اتاقش...
کوک که دیدی همه رفتن آمد سمت و گفت
-خانم جئون بدوو بریم تو اتاق
+بریم آقای جئون
باهم به اتاق رفتیم خیلی خوشکل بود
تصمیم گرفتیم اول بریم حموم چون چیزی تا ساعت ۲ نمونده بود واسه همین منو کوک باهم رفتیم حموم وان آب رو پر از آب گرم کرد بعد نشست داخل وان و بعد من نشستم رو پاهاش با موهام بازی میکرد حس خیلی خوبی داشتم یهو دیدم داره نزدیک تر میشه نگاش کردم رو سینم مک زد که یه آخی زیر لبی گفتم کوک سینم رو ول کرد و گفت
-کاندوم آوردی
یهو پشمام ریخت من چه جوری اینو فراموش کردم با اینکه کوک خیلی تایید میکرد ولی من یادم رفت گفت
- نیومدی نه ولی من بهت نیاز دارم
+ولی کوک نمیشه فقط کیس مارک بزاری من میترسم لطفا
-ازچی میترسی عشقم
+میخوام فعلا دختر بمونم ولی اول و آخر
میزارم تو مردمو بزنی
-قول میدی
+قول میدم ددی
-اوک ولی میتونم کیس مارک بزارم
+اره ددی
کوک شروع کرد به خوردن نوک سینم همینجوری مک میزد از سینه هام که دست برداشت سراغ لبام آمد و مک میزد انقد محکم مک میزد که مزه خون رو حس کردم
بعد چند مین
دل کند و گفت
-درسته هیچی عین کردنت نمیشه ولی حال کردم
+واقعا خوشت امد ددی
-اره بیب
+پس من موندم
-تو. مگه میخوای چکار کنی
+نمیشه فقط تو عشق کنی منم میخوام
-مگه میخوای چکار کنی..بیب وقت نیست زود کارت رو بکن که بریم نهار
+اوک
ا.ت...
بعد چند مین رسیدم هتل و همه پیاده شدیم
ویوکوک:
شروع کردم به حرف زدن
-بچهها اینجا معروف ترین و بزرگ ترین هتله که اتاق های نه زیادی داره نه کم متوسط و من گروه بندیتون کردم هر دو نفر توی یه اتاق فقط لطفا کاری نکنید که آرامشمون رو به هم بزنه امید وارم فهمید منظورم چی بود چون اتاقا مختلته رعایت کنید..خب زیاد وقتتون رو نمیگرم اسامیرو میخونم
-ایداوتهیونگ
کاترین و جهیون
آریانا و لی جونگ سوک
(کلی اسم دیگه هم میگه کلا کلاسشون مختلت و ۲۱ نفرن)
خب ا.ت چون دیگه کسی نموند و فقط یه اتاقی هست که مال منه منو و شما باهام توی یه اتاق میمونیم مشکلی که ندارید
+نه استاد جئون
-خب..الان برید استراحت کنید که ساعت ۲واسه نهار آماده باشید
#چشم استاد (همه بچههاگفتن)
ویوا.ت:
خیلی خر ذوق شده بودم منو کوک قرار کلی خوش بگذرونیم
همه بچه ها به سمت اتاقشون داشت میرفت که اول کاترین با حرص از کنارم رد شد
بعد ایدا آمد و گف
÷استا گف که کاری نکنید که آرامشمون به هم بریزه فک کنم با خودش بود
+فک کنم(با خنده)
+بسه اینجوری راجب عشقم حرف نزن برو استراحت کن
ایدا خندید و رفت سمت اتاقش...
کوک که دیدی همه رفتن آمد سمت و گفت
-خانم جئون بدوو بریم تو اتاق
+بریم آقای جئون
باهم به اتاق رفتیم خیلی خوشکل بود
تصمیم گرفتیم اول بریم حموم چون چیزی تا ساعت ۲ نمونده بود واسه همین منو کوک باهم رفتیم حموم وان آب رو پر از آب گرم کرد بعد نشست داخل وان و بعد من نشستم رو پاهاش با موهام بازی میکرد حس خیلی خوبی داشتم یهو دیدم داره نزدیک تر میشه نگاش کردم رو سینم مک زد که یه آخی زیر لبی گفتم کوک سینم رو ول کرد و گفت
-کاندوم آوردی
یهو پشمام ریخت من چه جوری اینو فراموش کردم با اینکه کوک خیلی تایید میکرد ولی من یادم رفت گفت
- نیومدی نه ولی من بهت نیاز دارم
+ولی کوک نمیشه فقط کیس مارک بزاری من میترسم لطفا
-ازچی میترسی عشقم
+میخوام فعلا دختر بمونم ولی اول و آخر
میزارم تو مردمو بزنی
-قول میدی
+قول میدم ددی
-اوک ولی میتونم کیس مارک بزارم
+اره ددی
کوک شروع کرد به خوردن نوک سینم همینجوری مک میزد از سینه هام که دست برداشت سراغ لبام آمد و مک میزد انقد محکم مک میزد که مزه خون رو حس کردم
بعد چند مین
دل کند و گفت
-درسته هیچی عین کردنت نمیشه ولی حال کردم
+واقعا خوشت امد ددی
-اره بیب
+پس من موندم
-تو. مگه میخوای چکار کنی
+نمیشه فقط تو عشق کنی منم میخوام
-مگه میخوای چکار کنی..بیب وقت نیست زود کارت رو بکن که بریم نهار
+اوک
ا.ت...
۴۱۷
۰۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.