لجباز مغرور4
کوک دستشو پانسمان کرد .
#جنی
داشتم از دستم خون میومد یکی از پسرا اومد و دستمو پانسمان کرد صورت کیوت و مهربونی داشت .
رسیدیم اونجا اون پسره (جیمین ) بهم فهموند که پیاده بشم . خونه باحالی داشتن . رفتم تو .
نه بابا خوشم اومد پسرا هم سلیقه دارن. (بچم عاشق خونه شد 😑😂)
#جیمین
_میگم بچه ها کجا بزاریمش ؟
کوک =اون اتاقه که خالیه خوبه به نظرم .
نامجون =راستی چرا صاحب خونه گفت که در اون اتاقو باز نکنیم .
شوگا =ما چیمیدونیم . الان که اتاق خالی نداریم پس در همونو بازکن.
نامجون =باش .
رفتیم در اتاقو باز کنیم هممون میخواستیم بدونیم که توش چیه .
نامجون درو باز کرد .
کوک =چه خوشکله .
تهیونگ =انگاری از قبل میدونسته یه دختر قراره بیاد اینجا .
جیمین =اره . ولی خیلی خوشکله ها
نامجون =بسه دیگه .
#جنی
داشتم از دستم خون میومد یکی از پسرا اومد و دستمو پانسمان کرد صورت کیوت و مهربونی داشت .
رسیدیم اونجا اون پسره (جیمین ) بهم فهموند که پیاده بشم . خونه باحالی داشتن . رفتم تو .
نه بابا خوشم اومد پسرا هم سلیقه دارن. (بچم عاشق خونه شد 😑😂)
#جیمین
_میگم بچه ها کجا بزاریمش ؟
کوک =اون اتاقه که خالیه خوبه به نظرم .
نامجون =راستی چرا صاحب خونه گفت که در اون اتاقو باز نکنیم .
شوگا =ما چیمیدونیم . الان که اتاق خالی نداریم پس در همونو بازکن.
نامجون =باش .
رفتیم در اتاقو باز کنیم هممون میخواستیم بدونیم که توش چیه .
نامجون درو باز کرد .
کوک =چه خوشکله .
تهیونگ =انگاری از قبل میدونسته یه دختر قراره بیاد اینجا .
جیمین =اره . ولی خیلی خوشکله ها
نامجون =بسه دیگه .
۲۷.۴k
۱۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.