part 2
باور نمیشد که یورا دوباره سر کله ش پیدا شده
یورا: بهبه آقای جئون
جونگکوک: یورا چی از زندگی من میخای ( با عصبانیت)
یورا: میبنم هنوز اسم رو یادته
جونگکوک: حرفت رو بزن
یورا: چشم ددی اممم یکم میخوام ببینم چطور بدبخت میشی
جونگکوک: دهنت رو ببند هرزه(با داد)
یورا: عشقم چرا داد میزنی هرزه اون ا.ت که تو رو دزدید
جونگکوک: حرف دهنتو بفهم ا.ت منو دزدید یا هرزه گی تو باعث شد کا ازت جدا بشم
یورا: باشه من هرزه ولی تو چی
جونگکوک: یورا درست حرف بزن ببینم چه گوهی میخوری
یورا : همونی که تو میخوری ددی
جونگکوک: یورا اگه دستم بهت برسه زند ت نمیزارم
یورا : بهبه عشقم قراره قاتل بشی
جونگکوک: الان زنگ زدی که چی چی میخوای از زندگیم
یورا : اممم ببین عشقم میخوام یه کاری کنم اون ا.ت هرزه فکر کنه تو بهش خیانت کردی بعد تورو ول کنه
جونگکوک: خخخ خندیدم چطور میخوای هم چین غلطی رو کنی
ا.ت: امم بزار ببینم اها فهمیدم اون شب ها رو یادته که با هم تا خود صبح عشق بازی میکردیم
جونگکوک: الان برای چی داری زر زر میکنی
یورا میخوام اون فیلم هرو بدم دست یه ادیت تور حرفه ای یه جوری ادیت بزنه که اون هرزه فکر کنه تو الان داری بهش خیانت میکنی و اون فیلم ها برای الانه
جونگکوک: تو این کارو با زندگیم نمیکنی
(یه نکته تمام حرف های جونگکوک از اول مکالمه تا آخر با داد و عصبانیت هست)
یورا : خیلی خوب میتونم این کارو انجام بدم ولی از اونجایی که من آدم خیلی مهربونی هستم با یکم پول دهنم بسته میشه
جونگکوک: چقدر میخوایی
یورا : پشت تلفن نمیشه گفت باید ببینمت اممم فکر کنم فردا شب ساعت نه خوب باشه همون رستوران همیشه گی میبنمت بای شارژرم داره تمام میشه ددی راستی اگه نیایی فردا شب ساعت ده ویدیو برای اون هرزه فرستاده میشه بای ددی
ویو جونگکوک: یورا تلفن رو قطع کرد هه خنده داره با اون کاری که با من کرد پولم میخواد هرزه ی حرمزاده..
فلش بک سه سال قبل
.........................................
ویو جونگکوک: امروز تولد عشق زندگیمه یورا تولدت مبارک عشقم قراره بود امشب سوپرایز ش کنم رفتم یه کیف خوشگل با طعم توت فرنگی خریدم چون میدونم اون عاشق طعم توت فرنگی هست قرار بود برای کادو هم یه سرویس طلا بخرم ( خوش بحال یورا خانم چه دوست یسری داری) ساعت نه شب بود که رفتم خونش از اونجا که کلید داشتم در نزدم که سوپرایز ش خراب نشه وارد خونه شدم که یه صدایی توی خونه میپیچد
یورا : اههههههه ددی تند تر اههه خیلی خونه
جونگکوک: باورم نمیشد که عشقم رو زیر یکی دیگه ببینم خشم تمام وجودم رو گرفته بود و با صدای بلند داد زدم یوراااااشیییی
یورا که تازه متوجه جونگکوک شده بود دستپاچه شد گفت
یورا: بلند شو از روم مرتیکه متجاوز
دوجین: یورا این مرده کیه تو که گفتی هیچ کی خونه نیست
یورا: بهبه آقای جئون
جونگکوک: یورا چی از زندگی من میخای ( با عصبانیت)
یورا: میبنم هنوز اسم رو یادته
جونگکوک: حرفت رو بزن
یورا: چشم ددی اممم یکم میخوام ببینم چطور بدبخت میشی
جونگکوک: دهنت رو ببند هرزه(با داد)
یورا: عشقم چرا داد میزنی هرزه اون ا.ت که تو رو دزدید
جونگکوک: حرف دهنتو بفهم ا.ت منو دزدید یا هرزه گی تو باعث شد کا ازت جدا بشم
یورا: باشه من هرزه ولی تو چی
جونگکوک: یورا درست حرف بزن ببینم چه گوهی میخوری
یورا : همونی که تو میخوری ددی
جونگکوک: یورا اگه دستم بهت برسه زند ت نمیزارم
یورا : بهبه عشقم قراره قاتل بشی
جونگکوک: الان زنگ زدی که چی چی میخوای از زندگیم
یورا : اممم ببین عشقم میخوام یه کاری کنم اون ا.ت هرزه فکر کنه تو بهش خیانت کردی بعد تورو ول کنه
جونگکوک: خخخ خندیدم چطور میخوای هم چین غلطی رو کنی
ا.ت: امم بزار ببینم اها فهمیدم اون شب ها رو یادته که با هم تا خود صبح عشق بازی میکردیم
جونگکوک: الان برای چی داری زر زر میکنی
یورا میخوام اون فیلم هرو بدم دست یه ادیت تور حرفه ای یه جوری ادیت بزنه که اون هرزه فکر کنه تو الان داری بهش خیانت میکنی و اون فیلم ها برای الانه
جونگکوک: تو این کارو با زندگیم نمیکنی
(یه نکته تمام حرف های جونگکوک از اول مکالمه تا آخر با داد و عصبانیت هست)
یورا : خیلی خوب میتونم این کارو انجام بدم ولی از اونجایی که من آدم خیلی مهربونی هستم با یکم پول دهنم بسته میشه
جونگکوک: چقدر میخوایی
یورا : پشت تلفن نمیشه گفت باید ببینمت اممم فکر کنم فردا شب ساعت نه خوب باشه همون رستوران همیشه گی میبنمت بای شارژرم داره تمام میشه ددی راستی اگه نیایی فردا شب ساعت ده ویدیو برای اون هرزه فرستاده میشه بای ددی
ویو جونگکوک: یورا تلفن رو قطع کرد هه خنده داره با اون کاری که با من کرد پولم میخواد هرزه ی حرمزاده..
فلش بک سه سال قبل
.........................................
ویو جونگکوک: امروز تولد عشق زندگیمه یورا تولدت مبارک عشقم قراره بود امشب سوپرایز ش کنم رفتم یه کیف خوشگل با طعم توت فرنگی خریدم چون میدونم اون عاشق طعم توت فرنگی هست قرار بود برای کادو هم یه سرویس طلا بخرم ( خوش بحال یورا خانم چه دوست یسری داری) ساعت نه شب بود که رفتم خونش از اونجا که کلید داشتم در نزدم که سوپرایز ش خراب نشه وارد خونه شدم که یه صدایی توی خونه میپیچد
یورا : اههههههه ددی تند تر اههه خیلی خونه
جونگکوک: باورم نمیشد که عشقم رو زیر یکی دیگه ببینم خشم تمام وجودم رو گرفته بود و با صدای بلند داد زدم یوراااااشیییی
یورا که تازه متوجه جونگکوک شده بود دستپاچه شد گفت
یورا: بلند شو از روم مرتیکه متجاوز
دوجین: یورا این مرده کیه تو که گفتی هیچ کی خونه نیست
۱۶.۲k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.