پارت یک💙💙💙💙
من یه اوتاکو بودم ولی به انیمه هایی مثل ناروتو و اتک و اینا علاقه ای نداشتم و انیمه ی مورد علاقم شیطان کش بود
یه روز من و دوستم رفتیم بیرون هوا بارونی بود نیم ساعت نشد که داشتیم راه میرفتیم که یه رعد و برق خورد به من و من مردم اونروز هجده مرداد بود
وقتی به هوش اومدم دیدم داخل بغل مامان و بابای یویچیرو هستم فکر کنم اسمم یوجیرو بود
شش سال از اون قضیه گذشت یعنی وقتی که شش سالم بود
همش به مامان و بابام اسرار میکردم که میخوام یه شیطان کش بشم مثل یویچیرو
ولی مامان بابام میگفتن تو خیلی کوچیکی وقتی چهارده سالت شد باید شروع کنی یعنی هشت سال دیگه
چند سال از اون قضیه گذشت....من یازده سالم بود که مادرم به یه بیماری ناشناخته مبتلا شد
و وقتی که بابام رفت براش گیاه مخصوص رو بچینه از صخره افتاد پایین و جفتشون در یک روز مردن
بقیش برای پارت بعد
یه روز من و دوستم رفتیم بیرون هوا بارونی بود نیم ساعت نشد که داشتیم راه میرفتیم که یه رعد و برق خورد به من و من مردم اونروز هجده مرداد بود
وقتی به هوش اومدم دیدم داخل بغل مامان و بابای یویچیرو هستم فکر کنم اسمم یوجیرو بود
شش سال از اون قضیه گذشت یعنی وقتی که شش سالم بود
همش به مامان و بابام اسرار میکردم که میخوام یه شیطان کش بشم مثل یویچیرو
ولی مامان بابام میگفتن تو خیلی کوچیکی وقتی چهارده سالت شد باید شروع کنی یعنی هشت سال دیگه
چند سال از اون قضیه گذشت....من یازده سالم بود که مادرم به یه بیماری ناشناخته مبتلا شد
و وقتی که بابام رفت براش گیاه مخصوص رو بچینه از صخره افتاد پایین و جفتشون در یک روز مردن
بقیش برای پارت بعد
۲.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.