پارت 10
پارت 10
#دلم_از_سنگ_نیست
رونا
رونا: باشه ، نمیرم.
یه پوزخندی میزنه و میگه
آراد: فکرنمی کردم به این زودی کم میاری ، به هر حال برو لباساتو عوض کن و بیا سمت میز غذاخوری.
هه بدبخت هنوز نمیدونه چی تو سرم میگذره!
به اتاقم برگشتم و یکمی با خودم اندیشیدم تا برم دانشگاه!
آق آراد چی فکرکردی بشینم ونگاهت کنم!
حالا که همه مشغول غذا خوردن هستن می تونم به همین آسونی فرار کنم!
یواشکی از پله ها پایین اومدم ، خوبه کسی متوجه نشد.
از پذیرایی اومدم بیرون و یه نگاه گذارایی به حیاط کردم کسی نبود فقط پیش در نگهبان هست.
ساعت نه و نیم ینی کلاس اول رو از دس دادم ولی به کلاس دوم میرسم.
یکمی دیوار رو بررسی کردم بعدش پام رو یکی از آجر ها گذاشتم کوله پشتیم رو انداختم اونور دیوار بعدش خودم رو کشیدم بالا!
به سختی تونستم خودم رو به اونور دیوار برسونم! خدا لعنتت کنه آراد! انشاالله لقمه تو گلوت گیر کنه حفه بشی!
کوله پشتیم رو بردم و الفرار!
*****
ساعت دوازه برگشتم؛ فکرکنم تا الان متوجه شدن از خونه زدن بیرون ولی من کلی بالشت گذاشتم بعد روشون پتو گذاشتم مثلا خوابم.
به سمت همون دیوار رفتم اول کوله پشتیم رو انداختم بعد خودم رو کشیدم بالا.
داشتم میومدم پایین که یکی پام رو کشید! یا خود خدا!
امیدوارم خوشتون بیاد 😍😍
#دلم_از_سنگ_نیست
رونا
رونا: باشه ، نمیرم.
یه پوزخندی میزنه و میگه
آراد: فکرنمی کردم به این زودی کم میاری ، به هر حال برو لباساتو عوض کن و بیا سمت میز غذاخوری.
هه بدبخت هنوز نمیدونه چی تو سرم میگذره!
به اتاقم برگشتم و یکمی با خودم اندیشیدم تا برم دانشگاه!
آق آراد چی فکرکردی بشینم ونگاهت کنم!
حالا که همه مشغول غذا خوردن هستن می تونم به همین آسونی فرار کنم!
یواشکی از پله ها پایین اومدم ، خوبه کسی متوجه نشد.
از پذیرایی اومدم بیرون و یه نگاه گذارایی به حیاط کردم کسی نبود فقط پیش در نگهبان هست.
ساعت نه و نیم ینی کلاس اول رو از دس دادم ولی به کلاس دوم میرسم.
یکمی دیوار رو بررسی کردم بعدش پام رو یکی از آجر ها گذاشتم کوله پشتیم رو انداختم اونور دیوار بعدش خودم رو کشیدم بالا!
به سختی تونستم خودم رو به اونور دیوار برسونم! خدا لعنتت کنه آراد! انشاالله لقمه تو گلوت گیر کنه حفه بشی!
کوله پشتیم رو بردم و الفرار!
*****
ساعت دوازه برگشتم؛ فکرکنم تا الان متوجه شدن از خونه زدن بیرون ولی من کلی بالشت گذاشتم بعد روشون پتو گذاشتم مثلا خوابم.
به سمت همون دیوار رفتم اول کوله پشتیم رو انداختم بعد خودم رو کشیدم بالا.
داشتم میومدم پایین که یکی پام رو کشید! یا خود خدا!
امیدوارم خوشتون بیاد 😍😍
۶.۲k
۲۷ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.