Name: Serial killer
Name: Serial killer
Part: 2
۰۰۰۰۰
ناگهان در باز شد و تهیونک وارد حمام شد
+چیکار داری میکنی دیونه
_دارم حموم میکنم
دخترک از جاش بلند شد و به طرف دوش آب رفت و شروع کرد به شستن بدن ظریف و سفیدش
تهیونک توی وان نشسته بود و به بدن بورا زول زده بود
_شتت خیلی بدن خوبی داری نمیتونم چشم ازش بردارم
تهیونگ از داخل وان بلند شد و و از پشت بورا رو بغل کرد
بورا تهیونک رو پس زد
_راستی شب یه مهمونی داریم آماده باش لیتل
شب بود
بورا لباسش رو پوشید و یه آرایش غلیظ کرد و وارد و لباسش رو پوشید و یه کفش مشکلی پاشنه بلند پوشیده
(اسلاید دوم لباس بورا )
تهیونک وقتی بورا رو دید تعجب کرد
_چقدر زیبا شدی بانوی من (لبخند
تهیونک و بورا وارد ماشین میشن و به سمت مهمونی میرن
بعد از چند مین وارد مهمونی میشن
تهیونک نشست روی میز
+من باید برم دست شویی
بورا ویو
رفتم سمت دستشویی کار های لازم رو کردم اومدم بیرون که با یه مرد مست مواجه شدم
#میای امشب بهم حال بدی خوشگله ؟(پوزخند
مرد دست بورا رو میگیره و روی پای خودش مینشونه
پایان بورا ویو
تهیونک نگران بورا شد و بلند شد که بره دونبالش
تهیونک وقتی بورا رو دید اعصبانی شد و از اعصبانیت صورتش قرمز شد تفنگش رو در آورد و با با تنفگش شلیک کرد به اون مرد
و دوست بورا گرفت و با خودش کشوند تو ماشین
+تهیونک من.....
_خفه شو دهنتو ببند (داد
تهیونک با سرعت زیاد شروع کرد به رانندگی کردن که ناگهان.......
میدونم بد شد معذرت میخوام
۲۰ تا لایک
۶تا کامنت
Part: 2
۰۰۰۰۰
ناگهان در باز شد و تهیونک وارد حمام شد
+چیکار داری میکنی دیونه
_دارم حموم میکنم
دخترک از جاش بلند شد و به طرف دوش آب رفت و شروع کرد به شستن بدن ظریف و سفیدش
تهیونک توی وان نشسته بود و به بدن بورا زول زده بود
_شتت خیلی بدن خوبی داری نمیتونم چشم ازش بردارم
تهیونگ از داخل وان بلند شد و و از پشت بورا رو بغل کرد
بورا تهیونک رو پس زد
_راستی شب یه مهمونی داریم آماده باش لیتل
شب بود
بورا لباسش رو پوشید و یه آرایش غلیظ کرد و وارد و لباسش رو پوشید و یه کفش مشکلی پاشنه بلند پوشیده
(اسلاید دوم لباس بورا )
تهیونک وقتی بورا رو دید تعجب کرد
_چقدر زیبا شدی بانوی من (لبخند
تهیونک و بورا وارد ماشین میشن و به سمت مهمونی میرن
بعد از چند مین وارد مهمونی میشن
تهیونک نشست روی میز
+من باید برم دست شویی
بورا ویو
رفتم سمت دستشویی کار های لازم رو کردم اومدم بیرون که با یه مرد مست مواجه شدم
#میای امشب بهم حال بدی خوشگله ؟(پوزخند
مرد دست بورا رو میگیره و روی پای خودش مینشونه
پایان بورا ویو
تهیونک نگران بورا شد و بلند شد که بره دونبالش
تهیونک وقتی بورا رو دید اعصبانی شد و از اعصبانیت صورتش قرمز شد تفنگش رو در آورد و با با تنفگش شلیک کرد به اون مرد
و دوست بورا گرفت و با خودش کشوند تو ماشین
+تهیونک من.....
_خفه شو دهنتو ببند (داد
تهیونک با سرعت زیاد شروع کرد به رانندگی کردن که ناگهان.......
میدونم بد شد معذرت میخوام
۲۰ تا لایک
۶تا کامنت
۵.۴k
۲۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.