"پاریسِ تو" پارت ۱۵
مربای هویج رو روی نون هایی که تازه گرم کرده بود مالید و تویه سینی کنار لیوان شیر گذاشت
سینی رو از رویه میز برداشت و به سمت اتاق از پله ها بالا رفت
جونگکوک رویه تخت نشسته بود و با کنجکاوی اطراف رو نگاه میکرد،یک ساعتی گذشته بود و به لطف گرمای صدا و حرفای گل فروش قلب اونم آروم شده بود
_نمیدونم هویج دوست داری یا نه ولی فقط از همین تو یخچال داشتم
کوک سرشو به دو طرف تکون داد
_نه نه...هویج خیلی دوست دارم
تهیونگ خوشحال از اینکه فرشته ای که تو خونشه گرسنه نمیمونه لبخند زد و به طرف تخت رفت،سینی رو کنار کوک گذاشت و خودش هم کنارش نشست
_صبحونه نخوردی؟
کوک درحالی که از نون و مربایی که تهیونگ براش درست کرد بود می خورد سرش رو به معنی نه بالا اورد و یکم از شیرش رو مزه کرد
_حتی از مربای هویجم شیرین تری
تهیونگ تویه دلش به موجود پرستیدنی روبه روش گفت و دوباره شروع کرد به نگاه کردن صورت بی نقصش
_اگه یروز کسی از من درباره آرامش بپرسه منم درباره خال زیر لبت بهش میگم انجل
صدای تهیونگ رو کسی نمیشنید چون صدای قلبش بود...قلبی که به اندازه عمق چشم های کوک حرف داشت اما شنیده نمیشد
جونگکوک سرش رو بالا گرفت و به ساعت دیواری گوشه اتاق نگاه کرد
_باید برم
_نمیشه بمونی؟
کوک لبخندی زد و سرش رو تکون داد،تهیونگ میدونست همچین جوابی میگیره اما بازم ناراحت شد و قیافش رفت تو هم
_شبیه پیر مردا شدی
با خنده گفت و از روی تخت بلند شد
_میرسونمت...نمیخوام تنها بری
****
اینبار هم مثل دفعه پیش دست تهیونگ دور کمر کوک حلقه شده بود و قدم میزدن
_تویه اتاقت گیتار و ویولن دیدم...آهنگم میخونی؟
تهیونگ شونه هاشو بالا انداخت و با قیافه بامزه ای گفت:معلومه،از هیونگم یاد گرفتم
جونگکوک سرشو کج کرد تا به تهیونگ نگاه کنه
_پس برام بخون
_بخونم؟
_اره...میخوام با گرمی صدات تمام دردامو تو همین خیابون خاک کنم پس بخون
تهیونگ لبخند زد و حلقه دستاشو دور کمر فرشته اش محکم تر کرد
آهنگ:A song for you
I've been so many places in my life and time
I've sung a lot of songs, I've made some bad rhyme
I've acted out my life in stages with ten thousand people watching
But we're alone now and I'm singing this song for you
I know your image of me is what I hope to be
I've treated you unkindly, but girl can't you see
'cause we're alone now, And I'm singing my song for you
There's no one more important to me
So darling can't you please see through me
You taught me precious secrets, The truth with holding nothing
تهیونگ به سمت کوک چرخید و دستش رو دو طرف گونه هاش گذاشت
You came out in front, and I was hiding
Oh, but now I'm so much better, So if my words don't come together
Listen to the melody, 'Cause my love is in there hiding
I love you in a place where there is no space or time
سرشو جلوتر بود و لباش رو رویه پیشونی کوک گذاشت و بوسید درحالی که قلبش فریاد میزد و میخواست لب های سرخش رو ببوسه
I love you for my life, you are a friend of mine....
(ستاره هام تویه چنل روبیکام هم جوین شین @imm_a_lonly_juliet)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهکوک #ویکوک #فیک #نامجین #یونمین
سینی رو از رویه میز برداشت و به سمت اتاق از پله ها بالا رفت
جونگکوک رویه تخت نشسته بود و با کنجکاوی اطراف رو نگاه میکرد،یک ساعتی گذشته بود و به لطف گرمای صدا و حرفای گل فروش قلب اونم آروم شده بود
_نمیدونم هویج دوست داری یا نه ولی فقط از همین تو یخچال داشتم
کوک سرشو به دو طرف تکون داد
_نه نه...هویج خیلی دوست دارم
تهیونگ خوشحال از اینکه فرشته ای که تو خونشه گرسنه نمیمونه لبخند زد و به طرف تخت رفت،سینی رو کنار کوک گذاشت و خودش هم کنارش نشست
_صبحونه نخوردی؟
کوک درحالی که از نون و مربایی که تهیونگ براش درست کرد بود می خورد سرش رو به معنی نه بالا اورد و یکم از شیرش رو مزه کرد
_حتی از مربای هویجم شیرین تری
تهیونگ تویه دلش به موجود پرستیدنی روبه روش گفت و دوباره شروع کرد به نگاه کردن صورت بی نقصش
_اگه یروز کسی از من درباره آرامش بپرسه منم درباره خال زیر لبت بهش میگم انجل
صدای تهیونگ رو کسی نمیشنید چون صدای قلبش بود...قلبی که به اندازه عمق چشم های کوک حرف داشت اما شنیده نمیشد
جونگکوک سرش رو بالا گرفت و به ساعت دیواری گوشه اتاق نگاه کرد
_باید برم
_نمیشه بمونی؟
کوک لبخندی زد و سرش رو تکون داد،تهیونگ میدونست همچین جوابی میگیره اما بازم ناراحت شد و قیافش رفت تو هم
_شبیه پیر مردا شدی
با خنده گفت و از روی تخت بلند شد
_میرسونمت...نمیخوام تنها بری
****
اینبار هم مثل دفعه پیش دست تهیونگ دور کمر کوک حلقه شده بود و قدم میزدن
_تویه اتاقت گیتار و ویولن دیدم...آهنگم میخونی؟
تهیونگ شونه هاشو بالا انداخت و با قیافه بامزه ای گفت:معلومه،از هیونگم یاد گرفتم
جونگکوک سرشو کج کرد تا به تهیونگ نگاه کنه
_پس برام بخون
_بخونم؟
_اره...میخوام با گرمی صدات تمام دردامو تو همین خیابون خاک کنم پس بخون
تهیونگ لبخند زد و حلقه دستاشو دور کمر فرشته اش محکم تر کرد
آهنگ:A song for you
I've been so many places in my life and time
I've sung a lot of songs, I've made some bad rhyme
I've acted out my life in stages with ten thousand people watching
But we're alone now and I'm singing this song for you
I know your image of me is what I hope to be
I've treated you unkindly, but girl can't you see
'cause we're alone now, And I'm singing my song for you
There's no one more important to me
So darling can't you please see through me
You taught me precious secrets, The truth with holding nothing
تهیونگ به سمت کوک چرخید و دستش رو دو طرف گونه هاش گذاشت
You came out in front, and I was hiding
Oh, but now I'm so much better, So if my words don't come together
Listen to the melody, 'Cause my love is in there hiding
I love you in a place where there is no space or time
سرشو جلوتر بود و لباش رو رویه پیشونی کوک گذاشت و بوسید درحالی که قلبش فریاد میزد و میخواست لب های سرخش رو ببوسه
I love you for my life, you are a friend of mine....
(ستاره هام تویه چنل روبیکام هم جوین شین @imm_a_lonly_juliet)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهکوک #ویکوک #فیک #نامجین #یونمین
۴.۳k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.