سناریو 𝒮𝓉𝓇𝒶𝒴 𝓀𝒾𝒹𝓈🐚
وقتی فهمید تو مدرسه واست قلدری میکنن
#استری_کیدز
#سناریو
دوباره با سر و صورت زخمی برگشتی خونه این چندمین باری بود که اینجوری میومدی خونه و دیگه بهت شک کرده بود
بنگچان๑🐚از طریق یکی از همکلاسی هات فهمید که واست قلدری کردن وقتی رسیدی خونه اومد و تورو توی آغوشش گرفت
_چرا بهم نگفتی؟نباید ساکت میموندی باید بهم میگفتی
چانگبین๑🐚وقتی با صورت زخمی به خونه برگشتی قلبش ریخت نمیخواست اینطوری ببینتت
آورد گذاشتت روی مبل و زخماتو تمیز کرد و پانسمان کرد
_راستشو بگو ببینم کسی برات قلدری کرده؟بگو ببینم کیه تا حسابی حالشو سر جاش بیارم
هیونجین๑🐚همینطوری فقط تماشات کرد فردا پاشد اومد مدرستون و دید که دارن واست قلدری میکنن اومد و درگیر شد حسابی باهاشون دهن به دهن شد و یکم کتک زد و کتک خورد بعدشم از اون مدرسه اوردت بیرون و گفت دیگه نمیخواد بری مدرسه
فلیکس๑🐚اون وقتی اینطوری دیدت متوجه شد که چه اتفاقی افتاده و اومد بغلت کرد و موهاتو نوازش کرد
_چرا خودت بهم نگفتی؟
+نتونستم نتونستم بگم
_اشکال نداره قول میدم حسابشونو بزارم کف دستشون نمیزارم دیگه کسی اذیتت کنه تو هم باید همه چیو بهم بگی
+باشه
و توی بغلش اشک ریختی
سونگمین๑🐚اومد نزدیک و بهت نگاه کرد
_واقعا که دوباره اینجوری اومدی خونه؟
+چیزی نیست فقط خوردم زمی..
_بمن دروغ نگو میدونم که برات قلدری کردن
اخماش رفت تو هم نذاشت بری مدرسه و فرداش رفت مدرسه و حسابی با قلدرا درگیر شد و مدیر و معلما به زور جداش کردن
جونگین๑🐚از راه قانونی پیش رفت و ازشون شکایت کرد ولی خب فایده نداشت پس بیخیال درگیر شدن شد ولی نمیزاشت که تو دیگه بیشتر ازین صدمه ببینی مدرستو عوض کرد و خودشم باهات میومد مدرسه و تا آخر تایم مدرسه مراقبت بود
جیسونگ๑🐚شما باهم هم مدرسه ای بودید و اون دوستت داشت وقتی دید قلدرای مدرسه اینکارو کردن عصبانی شد اومد و دستتو گرفت و تورو پشت خودش کشید
قلدرا:هی پسر کوچولو تو تنت میخاره؟
هان:شاید من تنم بخاره ولی مثل اینکه شماها دلتون میخواد بمیرید
لینو๑🐚به سر و وضعت نگاه کرد
_نچ نچ نچ واقعا دوباره گذاشتی واست قلدری کنن؟
_نباید که همینجوری وایمیسادی نگاه میکردی و کتک میخوردی واقعا که تو دوست دختر منی؟باورم نمیشه
باید به فحش میبستیشون و حسابی کتکشون میزدی یبار دیگه جرعت نکنن بهت نزدیک بشن
+اه لینو بس کن
#استری_کیدز
#سناریو
دوباره با سر و صورت زخمی برگشتی خونه این چندمین باری بود که اینجوری میومدی خونه و دیگه بهت شک کرده بود
بنگچان๑🐚از طریق یکی از همکلاسی هات فهمید که واست قلدری کردن وقتی رسیدی خونه اومد و تورو توی آغوشش گرفت
_چرا بهم نگفتی؟نباید ساکت میموندی باید بهم میگفتی
چانگبین๑🐚وقتی با صورت زخمی به خونه برگشتی قلبش ریخت نمیخواست اینطوری ببینتت
آورد گذاشتت روی مبل و زخماتو تمیز کرد و پانسمان کرد
_راستشو بگو ببینم کسی برات قلدری کرده؟بگو ببینم کیه تا حسابی حالشو سر جاش بیارم
هیونجین๑🐚همینطوری فقط تماشات کرد فردا پاشد اومد مدرستون و دید که دارن واست قلدری میکنن اومد و درگیر شد حسابی باهاشون دهن به دهن شد و یکم کتک زد و کتک خورد بعدشم از اون مدرسه اوردت بیرون و گفت دیگه نمیخواد بری مدرسه
فلیکس๑🐚اون وقتی اینطوری دیدت متوجه شد که چه اتفاقی افتاده و اومد بغلت کرد و موهاتو نوازش کرد
_چرا خودت بهم نگفتی؟
+نتونستم نتونستم بگم
_اشکال نداره قول میدم حسابشونو بزارم کف دستشون نمیزارم دیگه کسی اذیتت کنه تو هم باید همه چیو بهم بگی
+باشه
و توی بغلش اشک ریختی
سونگمین๑🐚اومد نزدیک و بهت نگاه کرد
_واقعا که دوباره اینجوری اومدی خونه؟
+چیزی نیست فقط خوردم زمی..
_بمن دروغ نگو میدونم که برات قلدری کردن
اخماش رفت تو هم نذاشت بری مدرسه و فرداش رفت مدرسه و حسابی با قلدرا درگیر شد و مدیر و معلما به زور جداش کردن
جونگین๑🐚از راه قانونی پیش رفت و ازشون شکایت کرد ولی خب فایده نداشت پس بیخیال درگیر شدن شد ولی نمیزاشت که تو دیگه بیشتر ازین صدمه ببینی مدرستو عوض کرد و خودشم باهات میومد مدرسه و تا آخر تایم مدرسه مراقبت بود
جیسونگ๑🐚شما باهم هم مدرسه ای بودید و اون دوستت داشت وقتی دید قلدرای مدرسه اینکارو کردن عصبانی شد اومد و دستتو گرفت و تورو پشت خودش کشید
قلدرا:هی پسر کوچولو تو تنت میخاره؟
هان:شاید من تنم بخاره ولی مثل اینکه شماها دلتون میخواد بمیرید
لینو๑🐚به سر و وضعت نگاه کرد
_نچ نچ نچ واقعا دوباره گذاشتی واست قلدری کنن؟
_نباید که همینجوری وایمیسادی نگاه میکردی و کتک میخوردی واقعا که تو دوست دختر منی؟باورم نمیشه
باید به فحش میبستیشون و حسابی کتکشون میزدی یبار دیگه جرعت نکنن بهت نزدیک بشن
+اه لینو بس کن
۱۰.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.