ادامع فیکم
اون مالـه مـنه
pt. ⁷
آروم اومد سمتم و گف:«ن عزیزم نگران نباش کاریت ندارم...
_ولی..
هیش، فقد بگو اون کجاس
_کی.. کی کجاس..؟
مسخره بازی درنیار.. میدونی جونگ کوک و میگم..
_خب، ما باهم کات کردیم، ولی دلم خیلی براش تنگ شده ته
اون میمیره ا/ت، وابسته ش نشو
_چی.. ن خواهش میکنم ته
(ته رف بیرون)
ویوا/ت
سرم و بردم توی زانوهام و شرو کردم ب گریه کردن. نمیخواستم اون بمیره ولی نمیخواستمم زنده بمونه، ی مورایی دودل بودم🤦♀️
ویو کوک
دیگ چی باید بش ک بفهمم اون رفته، کوک، باز خد سابقت شو، خواهش میکنم ع تو سرم برو بیرون ا/ت
کیه..؟ اومدم
ویو ته
دیگ نمیتونستم تحمل کنم من باید کوک و میکشتم، رفیق صمیمیم، ارع، ولی سخت بود. پس باید انجامش میدادم
دستات و بزار رو سرت
_(کوک) چی ت.. تهیونگ.. ولی.. ولی
+ خفه شو.. ت با من میای وگرنه ا/ت میمیرع
_اوک.. میام
ویو کوک
با ته رفتم عمارتش و بردم توی ی سیه چالع
_ا/ت
+کوک..
ا/ت و بغل کردم
_ن ببخش.. من نباید این کار و میکردم
+ولی برای نجات باید هرکاری بکنیم..
_حتا چی....
+ن کوک اون ننننن
_اوک ببخش
ویو ا/ت
داشت حالم بد میشد و نمیدونستم چیکار کنم. رفتم گوشع سیاه چالع بالا اوردم و واقعن نمیدونسم چمع
_ا/ت حالت خبع
+ن کوک... اصن خوب نیسم، احساس میکنم حاملع م
_اون بچع منعد رست..؟
+ارع متاسفانع..
(یکی در زد)
_سعی کن سالم نگه ش داری ا/ت
(علامت تهیونگ~)
~خب، چ خبر کیم ا/ت
_جئون ا/ت
+بس کنین... ته... باز اومدی چ اتیشی بسوزونی..؟
~اومدم بگم ک....
اسلحع رو گزاش رو سر کوک و بم گف
~یا مال من میشی یا....
_ا/ت حرفش و قبول نکن.... اون جرعت اینکار و ندارعععع
+باش تهیونگ از روی سرش برش دار
~افرین دختر خوب
_ا/ت(نگران)
+تنها راه نجاتت بود ددی.... من سالم نگهش میدارم، قول میدم....
~حالا با من بیاکیم ا/ت...
_جئون ا/تتتتتتتتت
~جوش نیار کوک... ب زودی اون میش کیم ا/ت
+بس کنین....
با ته رفتم و سر از استخر دراوردم...
ولی من این کار و نمیکنم...
~پس بچع ت میمیرع
+اگ این کار و کنم اون میمیرع...
~پس کوک و میکشم.....
با سرعت از در رف بیرون تهیونگ صب کنننن
صدای تیر اومد....
دوییدم سمت ته ک ببینم چی شدع، دیدم یکی ع خدمتکاراش و زدع
هوفففف
رف سمت اتاق کوک
+ته خواهش میکنم
~دیگ دیر شدع ا/ت...
+جونگ کوککککککک(داد)
_ا/ت؟ این صدای توعه..؟(ع تو اتاق)
+قایم شو کوکککک........
+چی..؟ چرا باید قایم شم..؟(چسبید ب در اتاق)
+ته باز اومدی چ گ. هی بخوری..؟
~بامن درس حرف بزن ع. وضی
ویو ته
نشستم روی شکم کوک و اسلحع و گزاشتم رو سرش، خواستم ماشع و بکشم ک ا/ت اومد و لباش و محکم چسبوند ب......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جالب شد میدونم
🤌🗿
پارت بعد و میزارم با شرط
بیستایی بشیم میرم پارت بعد..
pt. ⁷
آروم اومد سمتم و گف:«ن عزیزم نگران نباش کاریت ندارم...
_ولی..
هیش، فقد بگو اون کجاس
_کی.. کی کجاس..؟
مسخره بازی درنیار.. میدونی جونگ کوک و میگم..
_خب، ما باهم کات کردیم، ولی دلم خیلی براش تنگ شده ته
اون میمیره ا/ت، وابسته ش نشو
_چی.. ن خواهش میکنم ته
(ته رف بیرون)
ویوا/ت
سرم و بردم توی زانوهام و شرو کردم ب گریه کردن. نمیخواستم اون بمیره ولی نمیخواستمم زنده بمونه، ی مورایی دودل بودم🤦♀️
ویو کوک
دیگ چی باید بش ک بفهمم اون رفته، کوک، باز خد سابقت شو، خواهش میکنم ع تو سرم برو بیرون ا/ت
کیه..؟ اومدم
ویو ته
دیگ نمیتونستم تحمل کنم من باید کوک و میکشتم، رفیق صمیمیم، ارع، ولی سخت بود. پس باید انجامش میدادم
دستات و بزار رو سرت
_(کوک) چی ت.. تهیونگ.. ولی.. ولی
+ خفه شو.. ت با من میای وگرنه ا/ت میمیرع
_اوک.. میام
ویو کوک
با ته رفتم عمارتش و بردم توی ی سیه چالع
_ا/ت
+کوک..
ا/ت و بغل کردم
_ن ببخش.. من نباید این کار و میکردم
+ولی برای نجات باید هرکاری بکنیم..
_حتا چی....
+ن کوک اون ننننن
_اوک ببخش
ویو ا/ت
داشت حالم بد میشد و نمیدونستم چیکار کنم. رفتم گوشع سیاه چالع بالا اوردم و واقعن نمیدونسم چمع
_ا/ت حالت خبع
+ن کوک... اصن خوب نیسم، احساس میکنم حاملع م
_اون بچع منعد رست..؟
+ارع متاسفانع..
(یکی در زد)
_سعی کن سالم نگه ش داری ا/ت
(علامت تهیونگ~)
~خب، چ خبر کیم ا/ت
_جئون ا/ت
+بس کنین... ته... باز اومدی چ اتیشی بسوزونی..؟
~اومدم بگم ک....
اسلحع رو گزاش رو سر کوک و بم گف
~یا مال من میشی یا....
_ا/ت حرفش و قبول نکن.... اون جرعت اینکار و ندارعععع
+باش تهیونگ از روی سرش برش دار
~افرین دختر خوب
_ا/ت(نگران)
+تنها راه نجاتت بود ددی.... من سالم نگهش میدارم، قول میدم....
~حالا با من بیاکیم ا/ت...
_جئون ا/تتتتتتتتت
~جوش نیار کوک... ب زودی اون میش کیم ا/ت
+بس کنین....
با ته رفتم و سر از استخر دراوردم...
ولی من این کار و نمیکنم...
~پس بچع ت میمیرع
+اگ این کار و کنم اون میمیرع...
~پس کوک و میکشم.....
با سرعت از در رف بیرون تهیونگ صب کنننن
صدای تیر اومد....
دوییدم سمت ته ک ببینم چی شدع، دیدم یکی ع خدمتکاراش و زدع
هوفففف
رف سمت اتاق کوک
+ته خواهش میکنم
~دیگ دیر شدع ا/ت...
+جونگ کوککککککک(داد)
_ا/ت؟ این صدای توعه..؟(ع تو اتاق)
+قایم شو کوکککک........
+چی..؟ چرا باید قایم شم..؟(چسبید ب در اتاق)
+ته باز اومدی چ گ. هی بخوری..؟
~بامن درس حرف بزن ع. وضی
ویو ته
نشستم روی شکم کوک و اسلحع و گزاشتم رو سرش، خواستم ماشع و بکشم ک ا/ت اومد و لباش و محکم چسبوند ب......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جالب شد میدونم
🤌🗿
پارت بعد و میزارم با شرط
بیستایی بشیم میرم پارت بعد..
۲.۲k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.