فیک مافیای سرد part : 3
ا/ت *
زنگ خورد منو نانسی و یونا رفتیم حیات دیدم همون پسره با دوتا از دوستاش دارن میان طرف ما که نانسی گفت وای ا/ت اونارو نگاه دارن میان اینجا فکر کنم میخوان قانونا رو بهت بگن
+ چی چه قانونی نگه اون کیه
$ وای ا/ت یادته منو یونا گفتیم بزرگترین مافیای کره تو مدرسه ماست خوب اون جونگ کوک و دوستاش هستن دیگه
+ خوب چیکار کنم من که ازشون نمیترسم
@ ا/ت بهتره به حرف های من و نانسی گوش کنی باهاش بد رفتار نکن پشیمونت میکنه وای اومد
- خوب میبینم که یکی دیگه به شما دوتا اسکله رو مخ اضافه شده
+ هوی درست حرف بزن
$ عه ا/ت ساکت
- ببین عروسک با من درنیوفت وگرنه بد میبینی
+ مثلا میخوای چیکار کنی هاا
_ هه ببینم رو مخ ها چیزی راجب من بهش نگفتید
+ چرا بهم گفتن تو و دوستات کیا هستین ولی اصلا برام مهم نیست و ازت نمیترسم
- اوو خب میبینم که از این دوتا شجاع تر هستی ببین من قانونا رو بهت میگم اگر خواستی گوش کن اگر هم گوش ندیده تنبیه بدی به سراغت میادین کوچولو
+ هوی به من نگو کوچولو
ته : ببین ا/ت گوش کن قانون اول اینکه با ما درست حرف میزنی قانون دوم هرچی بهت گفتیم میگی چشم قانون سوم باید به جونگ کوک بگی ارباب
- حالا کوچولو قبول میکنی اینکارا رو انجام بدی یا دلت تنبیه میخواد
+ ببین من ازت نمیترسم تو نمیتونی کاری کنی
نویسنده *
جیمین میخواست بره و ا/ت رو بزنه که جونگ کوک مانعش شد
- کوچولو حالا میفهمی چه تنبیه در انتظارته
@ وای ا/ت بهتر با جونگ کوک درنیوفتی منو نانسی هم اول مثل تو بودیم ولی یه کاری کرد که الان مثل چی ازش میترسیم برو و ازش عذرخواهی کن
+ چی عمرا من برم از اون معذرت خواهی کنم بعدشم مگه باهاتون چیکار کرده
$ یه شب که منو یونا داشتیم تو خیابون قدم میدیم اومد و مارو دزدید و برد و 200 شلاق بهمون زد ما تا دوهفته نمیتونستیم راه بریم
کوک *
راستش یه جورایی ازش خوشم اومد دختر باهوش و شجاعیه جیهوپ
هوپی : بلهههه
- شب بدزدش و ببرش خونه من فهمیدی
هوپی : اوکیه داداش
ا/ت *
مدرسه تموم شد و من رفتم خونه
سلامم من اومدم
م/ت : سلام بیا بشین میخوام یه چیزی بهت بگم
+ چی شده
م/ت : ببین ا/ت شب برو اون لباسی رو که تو اتاقت گذاشتم بپوش قراره با بابات بری پارتی
+ چی مامان ولی من اصلا از اینجور جاها خوشم نمیاد
م/ت : همین که شنیدی
+ ایشش باشه
کوک *
رفتم خونه و به جین زنگ زدم
مکالمه جین که کوک *
- الو جین
جین : بله چی شده
- برو راجب ا/ت دنلیک تحقیق کن ببین کیه
جین : اوو پس اون دختره تو مدرسه حسابی نظرت رو جلب کرده ها
- جین سربه سرم نزار که حوصله ندارم کاری کی بهت گفتم رو بکنن
جین : اوکی باشه بای
- اوفف این پسره چی میگه واس خودش *دیرینگ درینگ دیرینگ مثلا صدای گوشی کوکه *
- عه حالا بابام چی میگه این وسط
پ/ج : الو سلام پسرم
- الو سلام بابا ( سرد )
پ/ج : برای شب آماده باش قراره با یه قمار باز قمار کنی و مطمئنم که تو برنده میشی
- اوکی باشه اسمش چیه
پ/ج : انتونی دنلیک
- آها باشه بای
کوک *
وایسا بابام چی گفت گفت دنلیک
*زینگ زینگ صدای در خونه کوک *
- سلام جین چی شد چیزی فهمیدی
جین : اول اینکه سلام دوم اینکه میخوای جلو در بگم
- خوب بابا بیا تو چی شد میگم
جین : خوب اون دختره ا/ت پدرش
ادامه دارد ......
زنگ خورد منو نانسی و یونا رفتیم حیات دیدم همون پسره با دوتا از دوستاش دارن میان طرف ما که نانسی گفت وای ا/ت اونارو نگاه دارن میان اینجا فکر کنم میخوان قانونا رو بهت بگن
+ چی چه قانونی نگه اون کیه
$ وای ا/ت یادته منو یونا گفتیم بزرگترین مافیای کره تو مدرسه ماست خوب اون جونگ کوک و دوستاش هستن دیگه
+ خوب چیکار کنم من که ازشون نمیترسم
@ ا/ت بهتره به حرف های من و نانسی گوش کنی باهاش بد رفتار نکن پشیمونت میکنه وای اومد
- خوب میبینم که یکی دیگه به شما دوتا اسکله رو مخ اضافه شده
+ هوی درست حرف بزن
$ عه ا/ت ساکت
- ببین عروسک با من درنیوفت وگرنه بد میبینی
+ مثلا میخوای چیکار کنی هاا
_ هه ببینم رو مخ ها چیزی راجب من بهش نگفتید
+ چرا بهم گفتن تو و دوستات کیا هستین ولی اصلا برام مهم نیست و ازت نمیترسم
- اوو خب میبینم که از این دوتا شجاع تر هستی ببین من قانونا رو بهت میگم اگر خواستی گوش کن اگر هم گوش ندیده تنبیه بدی به سراغت میادین کوچولو
+ هوی به من نگو کوچولو
ته : ببین ا/ت گوش کن قانون اول اینکه با ما درست حرف میزنی قانون دوم هرچی بهت گفتیم میگی چشم قانون سوم باید به جونگ کوک بگی ارباب
- حالا کوچولو قبول میکنی اینکارا رو انجام بدی یا دلت تنبیه میخواد
+ ببین من ازت نمیترسم تو نمیتونی کاری کنی
نویسنده *
جیمین میخواست بره و ا/ت رو بزنه که جونگ کوک مانعش شد
- کوچولو حالا میفهمی چه تنبیه در انتظارته
@ وای ا/ت بهتر با جونگ کوک درنیوفتی منو نانسی هم اول مثل تو بودیم ولی یه کاری کرد که الان مثل چی ازش میترسیم برو و ازش عذرخواهی کن
+ چی عمرا من برم از اون معذرت خواهی کنم بعدشم مگه باهاتون چیکار کرده
$ یه شب که منو یونا داشتیم تو خیابون قدم میدیم اومد و مارو دزدید و برد و 200 شلاق بهمون زد ما تا دوهفته نمیتونستیم راه بریم
کوک *
راستش یه جورایی ازش خوشم اومد دختر باهوش و شجاعیه جیهوپ
هوپی : بلهههه
- شب بدزدش و ببرش خونه من فهمیدی
هوپی : اوکیه داداش
ا/ت *
مدرسه تموم شد و من رفتم خونه
سلامم من اومدم
م/ت : سلام بیا بشین میخوام یه چیزی بهت بگم
+ چی شده
م/ت : ببین ا/ت شب برو اون لباسی رو که تو اتاقت گذاشتم بپوش قراره با بابات بری پارتی
+ چی مامان ولی من اصلا از اینجور جاها خوشم نمیاد
م/ت : همین که شنیدی
+ ایشش باشه
کوک *
رفتم خونه و به جین زنگ زدم
مکالمه جین که کوک *
- الو جین
جین : بله چی شده
- برو راجب ا/ت دنلیک تحقیق کن ببین کیه
جین : اوو پس اون دختره تو مدرسه حسابی نظرت رو جلب کرده ها
- جین سربه سرم نزار که حوصله ندارم کاری کی بهت گفتم رو بکنن
جین : اوکی باشه بای
- اوفف این پسره چی میگه واس خودش *دیرینگ درینگ دیرینگ مثلا صدای گوشی کوکه *
- عه حالا بابام چی میگه این وسط
پ/ج : الو سلام پسرم
- الو سلام بابا ( سرد )
پ/ج : برای شب آماده باش قراره با یه قمار باز قمار کنی و مطمئنم که تو برنده میشی
- اوکی باشه اسمش چیه
پ/ج : انتونی دنلیک
- آها باشه بای
کوک *
وایسا بابام چی گفت گفت دنلیک
*زینگ زینگ صدای در خونه کوک *
- سلام جین چی شد چیزی فهمیدی
جین : اول اینکه سلام دوم اینکه میخوای جلو در بگم
- خوب بابا بیا تو چی شد میگم
جین : خوب اون دختره ا/ت پدرش
ادامه دارد ......
۱۷.۲k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.