fake kook
part*⁹²
هفته بعد
از دید ا.ت
خودمو کوک اومده بودیم پیش بورا و تهیونگ
بورا: بیا اذیتشون کنیم
ا.ت: اوکیه
بورا: ا.ت ببین اینو
ا.ت: وایی چه جذابه
بورا: خیلی خوبه
ا.ت: اره وایی ببین چه بدنی داره
بورا: سیکس پک هاشو اوفف
ا.ت: خیلی جذابه اسمش چیه پیجشو بده برم فالوش کنم
کوک: کیو
ا.ت: هیچی
تهیونگ: نگاه چی میکنید
بورا: ا.ت این عکس جدیدشو تازه گذاشته ببین چقدر خفتنه
ا.ت: کاشکی یکم جونگکوک هم مثلش بود
کوک: منظور با کی بودی اون کیه به ما نشونش نمیدید
بورا: هیچی
تهیونگ: هیچی هیچی خیلی جذابه
کوک: فقط سیکس پک هاشو
بورا: ولشون کن ا.ت
ا.ت: تو عکس جدیدشو نشون بده
تهیونگ: گوشی بده من ببینم
بورا: نکن
ا.ت: چیکار میکنی
تهیونگ: نوشته پوچچ 😂😂
کوک: مگه ما مسخره شماایم😑😑
بورا و ا.ت: 😂😂
تهیونگ: 😂
چند ساعت بعد
ا.ت: تهیونگ من یه نقشه ای دارم برای کوک
تهیونگ: چه نقشه ای
ا.ت: وایسا تا بورا هم بیاد بهت میگم
تهیونگ: باشه
چند دقیقه بعد
ا.ت: بیا عزیزم اینو خودم درست کردم
کوک: اولین بار میخوام دستپختتو بخورم
ا.ت: نوش جونت بخور عزیزم
کوک:...
ا.ت: چیشد
کوک:همم ا.ت
ا.ت: بده؟ حیف من اینقدر درست کردم کلی ذوق داشتم بدش من ببرم بریزمش
کوک: نه خیلی خوشمزست خواستم بگم که اگه میخوای تا از بیرون سفارش بدیم
ا.ت: چرا بیرون
کوک: بورا و تهیونگ هم میخوان زشته من چیزی خورده باشم
ا.ت: باشه😂
کوک: چرا میخندی
تهیونگ: خوب جمعش کردی
ا.ت: واقعا چطور تونستی یکمشو بخوری
کوک: خودتون اینکارو کردید
بورا: اره
کوک: وایی دیگه حوصله شوخی یاتونو ندارم
ا.ت: 😂😂
دو روز بعد
از دید کوک
همه نشسته بودن مادر ا.ت و منو و کوک و بورا و تهیونگ هم بودن
کوک تو گوشم گفت
کوک: بیا اذیتشون کنیم
ا.ت: نه زشته
کوک: نه زشت کجاشه
ا.ت: اوکیه
چند دقیقه بعد
کوک: داری چیکار میکنی
ا.ت: هیچی
کوک: گوشیتو بده من
ا.ت: گوشیمو پس بده
کوک: نمیدم این پسره کیه
همه داشتن نگامون میکردن فقط سعی داشتیم نخندیم
ا.ت: هیچی دوستمه
کوک: دوستته براش ده تا قلب فرستادی
تهیونگ: چیزی شده
کوک: تو دخالت نکن
ا.ت: کوک بزار بعد برات توضیح میدم
کوک: نمیخوام توضیح بگو این کیه
ا.ت: دوس پسر جدیدمه
یکی زدم تو گوشش
ا.ت: اییی
کوک: چی گفتی باز تکرار کن
ا.ت: گفتم دوس پسرمه خیلی دوسش دارم خیلی بیشتراز تو
کوک: خفه شو
م.ک: جونگکوک یه لحظه اروم باش
کوک: نمیخوام
م: چرا دست رو دختر من بلند کردی ها ا.ت چیشده خوبی
کوک: نفهمیدین چی گفت
بورا: جونگکوک باید میزدیش اینجا زشته بعد باهاش حرف میزدی
ا.ت: خیلی بیشعوری ازت متنفرم
تهیونگ: 😳
کوک: متنفر باش برام بهتره
ا.ت: بهتره؟
کوک: اره
ا.ت: 😂
کوک: 😂
م.ک: چرا میخندین
کوک:شوخی بود
م: چه شوخی بود
کوک: ببخشید
ا.ت: 😂
کوک: عزیزم ببخشید زدمت
ا.ت: 😂
تهیونگ: بخدا دیوونه اید
#کوک
#فیک
#سناریو
هفته بعد
از دید ا.ت
خودمو کوک اومده بودیم پیش بورا و تهیونگ
بورا: بیا اذیتشون کنیم
ا.ت: اوکیه
بورا: ا.ت ببین اینو
ا.ت: وایی چه جذابه
بورا: خیلی خوبه
ا.ت: اره وایی ببین چه بدنی داره
بورا: سیکس پک هاشو اوفف
ا.ت: خیلی جذابه اسمش چیه پیجشو بده برم فالوش کنم
کوک: کیو
ا.ت: هیچی
تهیونگ: نگاه چی میکنید
بورا: ا.ت این عکس جدیدشو تازه گذاشته ببین چقدر خفتنه
ا.ت: کاشکی یکم جونگکوک هم مثلش بود
کوک: منظور با کی بودی اون کیه به ما نشونش نمیدید
بورا: هیچی
تهیونگ: هیچی هیچی خیلی جذابه
کوک: فقط سیکس پک هاشو
بورا: ولشون کن ا.ت
ا.ت: تو عکس جدیدشو نشون بده
تهیونگ: گوشی بده من ببینم
بورا: نکن
ا.ت: چیکار میکنی
تهیونگ: نوشته پوچچ 😂😂
کوک: مگه ما مسخره شماایم😑😑
بورا و ا.ت: 😂😂
تهیونگ: 😂
چند ساعت بعد
ا.ت: تهیونگ من یه نقشه ای دارم برای کوک
تهیونگ: چه نقشه ای
ا.ت: وایسا تا بورا هم بیاد بهت میگم
تهیونگ: باشه
چند دقیقه بعد
ا.ت: بیا عزیزم اینو خودم درست کردم
کوک: اولین بار میخوام دستپختتو بخورم
ا.ت: نوش جونت بخور عزیزم
کوک:...
ا.ت: چیشد
کوک:همم ا.ت
ا.ت: بده؟ حیف من اینقدر درست کردم کلی ذوق داشتم بدش من ببرم بریزمش
کوک: نه خیلی خوشمزست خواستم بگم که اگه میخوای تا از بیرون سفارش بدیم
ا.ت: چرا بیرون
کوک: بورا و تهیونگ هم میخوان زشته من چیزی خورده باشم
ا.ت: باشه😂
کوک: چرا میخندی
تهیونگ: خوب جمعش کردی
ا.ت: واقعا چطور تونستی یکمشو بخوری
کوک: خودتون اینکارو کردید
بورا: اره
کوک: وایی دیگه حوصله شوخی یاتونو ندارم
ا.ت: 😂😂
دو روز بعد
از دید کوک
همه نشسته بودن مادر ا.ت و منو و کوک و بورا و تهیونگ هم بودن
کوک تو گوشم گفت
کوک: بیا اذیتشون کنیم
ا.ت: نه زشته
کوک: نه زشت کجاشه
ا.ت: اوکیه
چند دقیقه بعد
کوک: داری چیکار میکنی
ا.ت: هیچی
کوک: گوشیتو بده من
ا.ت: گوشیمو پس بده
کوک: نمیدم این پسره کیه
همه داشتن نگامون میکردن فقط سعی داشتیم نخندیم
ا.ت: هیچی دوستمه
کوک: دوستته براش ده تا قلب فرستادی
تهیونگ: چیزی شده
کوک: تو دخالت نکن
ا.ت: کوک بزار بعد برات توضیح میدم
کوک: نمیخوام توضیح بگو این کیه
ا.ت: دوس پسر جدیدمه
یکی زدم تو گوشش
ا.ت: اییی
کوک: چی گفتی باز تکرار کن
ا.ت: گفتم دوس پسرمه خیلی دوسش دارم خیلی بیشتراز تو
کوک: خفه شو
م.ک: جونگکوک یه لحظه اروم باش
کوک: نمیخوام
م: چرا دست رو دختر من بلند کردی ها ا.ت چیشده خوبی
کوک: نفهمیدین چی گفت
بورا: جونگکوک باید میزدیش اینجا زشته بعد باهاش حرف میزدی
ا.ت: خیلی بیشعوری ازت متنفرم
تهیونگ: 😳
کوک: متنفر باش برام بهتره
ا.ت: بهتره؟
کوک: اره
ا.ت: 😂
کوک: 😂
م.ک: چرا میخندین
کوک:شوخی بود
م: چه شوخی بود
کوک: ببخشید
ا.ت: 😂
کوک: عزیزم ببخشید زدمت
ا.ت: 😂
تهیونگ: بخدا دیوونه اید
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۳.۴k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.