سناریو

وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 13
ویو ا. ت :
بابام داشت به گربه غذا میداد مامانمم دورانی که کره بودکره ای بلد
و داشت با اعضا حرف میزد
منم باید کم کم اماده میشدم که برم ناخونامو درست کنم رفتم تو اتاقم
لباس پوشیدم اومدم پایین ( خونه ماد ا. ت دوطبقه()
تهیونگ : کجا میری؟
ا. ت : میخوام برم ناخونامو ترمیم کنم
تهیونگ : آها
ا. ت: بابا، سوییچ موتور کجاست؟
ب/ ت: رو میز
پرش زمانی رفتم ناخونامو ترمیم کردم( اسلاید دوم)
اومدم خونه ب. ت و م. ت و اعضا : سلام
ا. ت: سلام
رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کردم رفتم خوابیدم خیلی خسته ام
از ساعت 6 تا الان بیدارم و موقعی که خوابیدم تو هواپیما گردن درد گرفتم
پرش زمانی به 7غروب
با صدای بابام بیدار شدم
ب. ت : بسته دیگه چقدر میخوابی
ا. ت: من فقط 1ساعت خوابیدم
ب. ت: 1ساعت الان ساعت 7
ا. ت: چی
پاشدم رفتم پایین
جین : وقت خواب بیشتر میخوابیدی
ا. ت: هیچی دیگه بابام بیدارم کرد
م. ت: هرچی برای نهار بیدارت میکردم بیدار نمی شدی
نامجون : ولی خوب خوابیدیا
ا. ت: آقا ول کنید دیگه
م. ت: بیا چایی
ا. ت: تنها چیزی الان از خدا میخواستم همین بود
جین : من یاد گرفتم قیمه درست کنم
ا. ت: آفرین، صبر کن نگو نهار قیمه داشتیم
جیهوپ: آره همونی که میگی داشتیم
ا. ت: غذا مورد علاقمه( گریه الکی )
چایی خوردم گربمو بغل کردم میخواستم فیلم بزارم که جونگ کوک
گفت : مارو ببر بیرون نشون بده، اه خسته شدیم یا میخوابی یا نیستی
ا. ت : باشه لباستون بپوشید که بریم
رفتم تو اتاقم لباس پوشیدم و اومدم پایین به مامانم گفتم : با ما میاین؟
م. ت: نه برین بهتون خوش بگذره
سوییچ موتور وماشین گرفتم
سوییچ ماشین دادم به نامجون گفتم : بیا بگیر رانندگی کن
جیهوپ: من خیابونا بلد نیستم که
ا. ت: پشت سر من بیا
جیهوپ : باشه
داشتم سورا موتور میشدم
تهیونگ : دفعه قبل قول دادی من با موتور ببری
ا. ت: باشه، بپر بالا
تهیونگ سوار شد و رفتیم رسیدم به پاساژ پیاده شدیم رفتیم داخل
وچندتا مغازه پاساژ هم رفتیم و داشتیم برمیگشتیم خونه
جیمین تو ذهنش : الان نوبته منه
جیمین : الان نوبته منه با موتور بیام
ا. ت : باشه
جیمین سوار شدو رفتیم خونه ساعت 9 بود شام خوردیم
ا. ت: خب دیگه بریم بخوابیم
تهیونگ: الان زوده
ا. ت: فردا باید زود پاشیم
تهیونگ: چرا
ا. ت :مراسم عقد عمومه
تهیونگ: آها پس بریم بخوابیم
م. ت: ا. ت اذیتش نکن هر موقع میخوای بخوابین
ا. ت: اصلا به من چه