گفتم مادر! گفت جانم
گفتم مادر! گفت جانم
گفتم درد دارم! گفت : بجانم
گفتم خسته ام! گفت: پریشانم
گفتم گرسنه ام! گفت : بخور از سهم نانم
گفتم کجا بخوابم! گفت: روی چشمانم
اما یکبار نگفتم ! مادر!، خوبم ، شادم…!
همیشه از درد گفتم و از رنج..
جوانی ات رو با بچگی هایم پیر کردم
مرا به موی سپیدت ببخش مادر
دستان پر مهرت را
بوسه باران میکنم
گفتم درد دارم! گفت : بجانم
گفتم خسته ام! گفت: پریشانم
گفتم گرسنه ام! گفت : بخور از سهم نانم
گفتم کجا بخوابم! گفت: روی چشمانم
اما یکبار نگفتم ! مادر!، خوبم ، شادم…!
همیشه از درد گفتم و از رنج..
جوانی ات رو با بچگی هایم پیر کردم
مرا به موی سپیدت ببخش مادر
دستان پر مهرت را
بوسه باران میکنم
۵.۱k
۱۸ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.