غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── p : ³⁸
جونگکوک وقتی زخماشو میدید نمیتونست انگار دستش جلو نمیرفت تا پماد بزنه ولی با عصبانیت پماد میزنه به پشتش
_آی..آخ
+آه...ببخشید
+زیر اونم هست؟(منظورش سوتینه)
_نه..نه...نیست
جونگکوک بدون توجه به حرفش بند سوتین و باز میکنه ا/ت هم پتو رو بیشتر میچسبونه به خودش کوک بعد از اینکه پماد زد از اتاق رفت بیرون
_واا چرا اینجوری کرد
ا/ت کلی منتظر موند و با خودش فکر میکرد چرا رفت کم کم داشت خوابش میبرد که در اتاق باز شد ا/ت سریع بلند شد و نشست
_............
+چرا پوشیدی؟
_ها؟
+هیچی
ا/ت با دیدن قیافه عصبی جونگ کوک دراز میکشه و سعی میکنه بخوابه بعد از چند لحظه کوک هم کنارش میخوابه
+درد میکنه
_نه زیاد
+معذرت میخوام.....من باید مراقبت میبودم...تقصیر منه
_تو؟..تقصیر تو نیست
+در مورد دایون باید بیشتر...
ا/ت برمیگرده و دستشو در صورت کوک میزاره
_بیا دیگه درموردش حرف نزنیم .........صورتت خیسه
+چی خیس نه بابا چیزه...
_منو ببین من خوبم و الان کنارت دراز کشیدم و دارم صورت خوشگلتو دید میزنم
+پوف(خنده)
_ولی یچیزی نباید میرفتی پیش دایون و....نمیخوام اینجوری فکر کنه که من ضعیفم و تو از من دفاع میکنی و این حرفا حتی خودمم اینجوری احساس کردم
+ببخشید
جونگکوک ا/ت و بغل میکنه و میخوابن
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
+بیدار شدی
_آره تو....چرا وسایل...
+چیزمیزاتو جمع کن باید بریم
_چی؟ کجا؟
+حالا یجایی
_چرا
+چون اینجا هم دیگه امن نیست باید با اینجا هم خداحافظی کنیم
ا/ت واسه این همه دردسر و اتفاقای بد خودشو مقصر میدونست و همش در عذاب بود وسایلاشو با ناراحتی جمع میکرد قراره از اینجا هم برن جای بعدی کجاس نمیتونست جایی که بهترین غریبه و خاطرات و بهش داده ول کنه
+ناراحتی؟
_نه
ج: دارسن میرین خدا میدونه کی میتونن ببینمتون
_مگه آدرس جدیدمون رو نداری
ج: نه آقای جئون نمیده میگه نمیخواد کسی مزاحم...
+(سرفه)
+خب دیگه باید بریم
_صبر کن میخوام جیمینو بغل کنم
ج: نگران نباش به این زودیا از دستم خلاص نمیشی دوباره برمیگردی و همو میبینیم
جونگکوک و ا/ت سوار ماشین میشن
_پس بادیگار...
+اونا دیگه لازم نیستن
_احساس میکنم داریم بیابونی جایی میریم
ج: بچه ها خدافظ کارای بد بد نکنینا
+ای بابا
ا/ت تو راه خیلی ناراحت بود کم موندا بود گریه کنه
+نگران نباش خیلی زود برمیگردیم
_........قول بده
+قول؟
_آره
+قول نمیتونم...
_بیا یعنی قرار نیست برگردیم
+باشه قول میدم
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
_آی..آخ
+آه...ببخشید
+زیر اونم هست؟(منظورش سوتینه)
_نه..نه...نیست
جونگکوک بدون توجه به حرفش بند سوتین و باز میکنه ا/ت هم پتو رو بیشتر میچسبونه به خودش کوک بعد از اینکه پماد زد از اتاق رفت بیرون
_واا چرا اینجوری کرد
ا/ت کلی منتظر موند و با خودش فکر میکرد چرا رفت کم کم داشت خوابش میبرد که در اتاق باز شد ا/ت سریع بلند شد و نشست
_............
+چرا پوشیدی؟
_ها؟
+هیچی
ا/ت با دیدن قیافه عصبی جونگ کوک دراز میکشه و سعی میکنه بخوابه بعد از چند لحظه کوک هم کنارش میخوابه
+درد میکنه
_نه زیاد
+معذرت میخوام.....من باید مراقبت میبودم...تقصیر منه
_تو؟..تقصیر تو نیست
+در مورد دایون باید بیشتر...
ا/ت برمیگرده و دستشو در صورت کوک میزاره
_بیا دیگه درموردش حرف نزنیم .........صورتت خیسه
+چی خیس نه بابا چیزه...
_منو ببین من خوبم و الان کنارت دراز کشیدم و دارم صورت خوشگلتو دید میزنم
+پوف(خنده)
_ولی یچیزی نباید میرفتی پیش دایون و....نمیخوام اینجوری فکر کنه که من ضعیفم و تو از من دفاع میکنی و این حرفا حتی خودمم اینجوری احساس کردم
+ببخشید
جونگکوک ا/ت و بغل میکنه و میخوابن
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
+بیدار شدی
_آره تو....چرا وسایل...
+چیزمیزاتو جمع کن باید بریم
_چی؟ کجا؟
+حالا یجایی
_چرا
+چون اینجا هم دیگه امن نیست باید با اینجا هم خداحافظی کنیم
ا/ت واسه این همه دردسر و اتفاقای بد خودشو مقصر میدونست و همش در عذاب بود وسایلاشو با ناراحتی جمع میکرد قراره از اینجا هم برن جای بعدی کجاس نمیتونست جایی که بهترین غریبه و خاطرات و بهش داده ول کنه
+ناراحتی؟
_نه
ج: دارسن میرین خدا میدونه کی میتونن ببینمتون
_مگه آدرس جدیدمون رو نداری
ج: نه آقای جئون نمیده میگه نمیخواد کسی مزاحم...
+(سرفه)
+خب دیگه باید بریم
_صبر کن میخوام جیمینو بغل کنم
ج: نگران نباش به این زودیا از دستم خلاص نمیشی دوباره برمیگردی و همو میبینیم
جونگکوک و ا/ت سوار ماشین میشن
_پس بادیگار...
+اونا دیگه لازم نیستن
_احساس میکنم داریم بیابونی جایی میریم
ج: بچه ها خدافظ کارای بد بد نکنینا
+ای بابا
ا/ت تو راه خیلی ناراحت بود کم موندا بود گریه کنه
+نگران نباش خیلی زود برمیگردیم
_........قول بده
+قول؟
_آره
+قول نمیتونم...
_بیا یعنی قرار نیست برگردیم
+باشه قول میدم
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
۳۷.۰k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.