^ لذت انتقام ^ ( port 37 )
^ لذت انتقام ^ ( port 37 )
ات : حالا من تورو میکشم بعد دیگه جئون جانگ هیون وارثی نداره .
جین : هدفت چیه ات؟
ات: خنک کردن 🥲
ته: با کشتن جونگ کوک مامان و بابات پرمیگردن؟
جونگ کوک چیزی نمیگفت فقط نگاهم میکرد و اشک میریخت .
ات : خیلی چیزا میسوزه ، مثلا دست میسوزه ولی با جراحی میشه درستش کرد ولی دل که بسوزه هیچ جوره نمیشه کاریش کرد .....فقط میشه خنکش کرد ( داد)
کوک: پس خنکش کن ( داد) فرو کنش توی قلبم.
ته: واستا ، با کشتن جونگ کوک هیچ چیزی عوض نمیشه چون پدر جونگ کوک جئون جانگ رئون رو داره.
ات: اون کدوم خریه؟
جین : برادر بزرگ جونگ کوک
ات: ت تو تو برادر بزرگتر داشتی؟
کوک : اگه با کشتن من حالت بهتر میشه حاضرم برات بمیرم. 🙁😢
چاقو رو ول کرد و فقط سرم رو انداختم رو به زمین .
کوک: سرت رو بیار بالا.
ات: ......
کوک: میخوام چشمات رو ببینم.
ات : حالا من تورو میکشم بعد دیگه جئون جانگ هیون وارثی نداره .
جین : هدفت چیه ات؟
ات: خنک کردن 🥲
ته: با کشتن جونگ کوک مامان و بابات پرمیگردن؟
جونگ کوک چیزی نمیگفت فقط نگاهم میکرد و اشک میریخت .
ات : خیلی چیزا میسوزه ، مثلا دست میسوزه ولی با جراحی میشه درستش کرد ولی دل که بسوزه هیچ جوره نمیشه کاریش کرد .....فقط میشه خنکش کرد ( داد)
کوک: پس خنکش کن ( داد) فرو کنش توی قلبم.
ته: واستا ، با کشتن جونگ کوک هیچ چیزی عوض نمیشه چون پدر جونگ کوک جئون جانگ رئون رو داره.
ات: اون کدوم خریه؟
جین : برادر بزرگ جونگ کوک
ات: ت تو تو برادر بزرگتر داشتی؟
کوک : اگه با کشتن من حالت بهتر میشه حاضرم برات بمیرم. 🙁😢
چاقو رو ول کرد و فقط سرم رو انداختم رو به زمین .
کوک: سرت رو بیار بالا.
ات: ......
کوک: میخوام چشمات رو ببینم.
۱۱.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.