قدرت پارت 3
دو سه روزه تو جنگلم آذوقم تمام شد
رسیدم داخل کتابو خوندم علامت 4عنصر پیدا شد
استادا گفتن وقتی خوندی علامتا پیدا میشن قدرت های جدید و اینکه وقتی کتاب خوندی تا سه نسل نمیشه از کتاب استفاده کرد
محافظا رسیدن
محافظا: وایستا همون جا، کتابو بده
ا. ت: اگه ندم چی میشه
محافظا: اتفاقیه بد
همرو کشتم
یه نفر زنده بود
ا. ت: برو به همه بگو من اومدم
با ترس فرار کرد با قدرت جدید زود تر
رسیدم خونه به همه گفتم کتاب گذاشتم جاش
پرش زمانی به 4روز بعد
امشب جشن و میخوام برم اونجا با خاک یکسان کنم
شب شد همه بود تو قصر رفتم داخل پادشاه و شاهزاده ها اومده بودن
شام خوردیم بعد
پادشاه آب حرف میزد : ما صلح میخوایم و قصد جنگ و کشت کشتار نداریم
ما همرو دوست داریم
ا. ت: واقعا
پادشاه آب: آره، چیشد که این سوال پرسیدی
شنل از سرم پایین زدم
ا. ت: ......
پادشاه آتیش : چرا این کار کرد با پایین زدنه شنل آره خواصی شدی
ا. ت: آره حالا از قصرم برو بیرون بچه 4 عنصرم
پادشاه خاک : این خوبه( با شک)
پادشاه باد: ما از کجا بدونیم تویی هون بچه یی
علامتا نشون دادم بعد با دستام نشون دادم
مردم : خوش اومدی ملکه خوش اومدی ملکه
ا. ت: خب کی میرید از قصر
ویو جونگ کوک:
این همون دختره، برای همین پوزخند زد چقدر زیباست
ویو ا. ت:
ا. ت: مثل اینکه نشنیدید
ریس قبیله ها: فردا صبح
رسیدم داخل کتابو خوندم علامت 4عنصر پیدا شد
استادا گفتن وقتی خوندی علامتا پیدا میشن قدرت های جدید و اینکه وقتی کتاب خوندی تا سه نسل نمیشه از کتاب استفاده کرد
محافظا رسیدن
محافظا: وایستا همون جا، کتابو بده
ا. ت: اگه ندم چی میشه
محافظا: اتفاقیه بد
همرو کشتم
یه نفر زنده بود
ا. ت: برو به همه بگو من اومدم
با ترس فرار کرد با قدرت جدید زود تر
رسیدم خونه به همه گفتم کتاب گذاشتم جاش
پرش زمانی به 4روز بعد
امشب جشن و میخوام برم اونجا با خاک یکسان کنم
شب شد همه بود تو قصر رفتم داخل پادشاه و شاهزاده ها اومده بودن
شام خوردیم بعد
پادشاه آب حرف میزد : ما صلح میخوایم و قصد جنگ و کشت کشتار نداریم
ما همرو دوست داریم
ا. ت: واقعا
پادشاه آب: آره، چیشد که این سوال پرسیدی
شنل از سرم پایین زدم
ا. ت: ......
پادشاه آتیش : چرا این کار کرد با پایین زدنه شنل آره خواصی شدی
ا. ت: آره حالا از قصرم برو بیرون بچه 4 عنصرم
پادشاه خاک : این خوبه( با شک)
پادشاه باد: ما از کجا بدونیم تویی هون بچه یی
علامتا نشون دادم بعد با دستام نشون دادم
مردم : خوش اومدی ملکه خوش اومدی ملکه
ا. ت: خب کی میرید از قصر
ویو جونگ کوک:
این همون دختره، برای همین پوزخند زد چقدر زیباست
ویو ا. ت:
ا. ت: مثل اینکه نشنیدید
ریس قبیله ها: فردا صبح
۶.۵k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.