من یه زندگی عالی دارم پارت۴

((تابستان))
(یه نکته که یادم رفت بگم اینه که روبی یوتیوبره و الان هم داره ویدیو ضبط میکنه)
روبی:سلام به همگییییییییییی،خوبید؟چه خبرا؟تابستون خوش میگذره؟برای من که عالیه
خب حالا موضوع این ویدیو چیه؟؟؟
امروز یعنی امشب یه نیم ساعتی هست که دارم فکر میکنم بریم ساحل یوروگاما خب من قراره با چند تا از بچه های تیم والیبال کاراسونو بریم که البته اونا نمیدونن قراره بریم و الان ساعت ۱۱:۰۲دقیقه شبه و من تصمیم گرفتم اول برم دنبال تسوکی بعد کاگیاما و بعد بقیه بچه ها خب حالا من باهاشون چت کردم و مطمئن شدم خونن البته بعضی هاشون یعنی کاگیاما،تسوکی،نویا،تاناکا و هیناتا
خب حالا من بهشون نگفتم که میخوایم بریم یورو گاما میخوام سوپرایزشون کنم
خب حالا میخوام قوانین رو بگم که این قوانین رو از هیچ جا پیدا نمیکنید چون خودم طراحی کردم
قانون اول تمام کسانی که میان باید با همون سر و وضعی که هستن باید بیان خب منم که تو خونه شلوار بگ پوشیده بودم با یک تیشرت لانگه میبینید که
قانون دوم هیچ وسایل نمیتونم ببریم جز گوشی و پول
حالا الان باید بدم دنبالشان خیلی هیجان دارم
((چند دقیقه بعد))
خب الان دم خونه تسوکی هستم و بهش گفتم بیاد تو ماشین بشینه تا با هم بریم یه دور بزنیم
الان تسوکی میاد وقتی از شهر خارج شدیم دوباره بیام
((بعد از اینکه از شهر خارج شدن))
روبی:خب الان از شهر خارج شدیم و تازه فهمیدن چه اتفاقی افتاده
کاگیاما:خدا لعنتت کنه
هیناتا و نویا:آخجووووووووووون
سوکی:هعی نباید به تو اعتماد میکردم
تاناکا:من رو با شلوارک و رکابی آوردی بیرون بعد داری میخندی؟ من این رو تو خونه نمی پوشم
روبی:دیگه به من چه




تا پارت ۵ جانه(فعلا)