بدون اجازه 🔞
رفتم دستشویی که دیدم وای
پ.ر.ی.و.د شدم
پد نداشتم نمیدونستم چکار کنم
لنگان لنگان رفتم و لباس پوشیدم
یه لباس تیره
آت:من میرم بیرون
شوگا:کجا می بهت اجازه داد؟
آت:یه کاری دارم زود میام
شوگا: نچ
آت:داد زدم :گفتم کار شخصیههههه
شوگا:باشه بریم
آت:تو نیا
شوگا:چرا؟که فرار کنی منم میام
آت:باشه بیا
۴ مین بعد...
ویو ات
به فروشگاه رسیدیم
گفتم که خودم میرم
بزور راضیش کردم
رفتم و کلی پد برداشتم خیلی زیاد بودن
حساب کردم
آت:بریم
شوگا:چی خریدی؟
آت:شخصیه
شوگا:نکنه دلت تنبیه میخاد؟
آت:بغضم گرفت
آت:گفتم شخصیه ولم کن هرچی میشی میگی تنبیهت میکنم بسه دیگه من هنوز خوب نشدم که میخای دوباره تنبیهم کنی هق هق هققققققققق
شوگا:باشه .فقط دیگه خفه شو
آت: داشتیم حرکت میکردیم که یکی اومد جلو ماشین در منو باز کرد و بزور منو برد اونور خیابون و چسبوندم به دیوار یهو شوگا اومد و ......
ادامه ۱۰ لایک🥺😻
پ.ر.ی.و.د شدم
پد نداشتم نمیدونستم چکار کنم
لنگان لنگان رفتم و لباس پوشیدم
یه لباس تیره
آت:من میرم بیرون
شوگا:کجا می بهت اجازه داد؟
آت:یه کاری دارم زود میام
شوگا: نچ
آت:داد زدم :گفتم کار شخصیههههه
شوگا:باشه بریم
آت:تو نیا
شوگا:چرا؟که فرار کنی منم میام
آت:باشه بیا
۴ مین بعد...
ویو ات
به فروشگاه رسیدیم
گفتم که خودم میرم
بزور راضیش کردم
رفتم و کلی پد برداشتم خیلی زیاد بودن
حساب کردم
آت:بریم
شوگا:چی خریدی؟
آت:شخصیه
شوگا:نکنه دلت تنبیه میخاد؟
آت:بغضم گرفت
آت:گفتم شخصیه ولم کن هرچی میشی میگی تنبیهت میکنم بسه دیگه من هنوز خوب نشدم که میخای دوباره تنبیهم کنی هق هق هققققققققق
شوگا:باشه .فقط دیگه خفه شو
آت: داشتیم حرکت میکردیم که یکی اومد جلو ماشین در منو باز کرد و بزور منو برد اونور خیابون و چسبوندم به دیوار یهو شوگا اومد و ......
ادامه ۱۰ لایک🥺😻
۵.۶k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.