برسد
برسد
تا سحر مرا ببوس عشق
شب بخیر عشق من فرشته گرانقدر من. همین الان کنار پنجره ام ایستاده ام و این را برای تو می نویسم، به آسمان نگاه می کنم، سعی می کنم صورتت را در میان ستاره های زیبا پیدا کنم، ستاره هایی که سعی می کنند از چشمان کوچک تو درخشان تر بدرخشند، اما این امکان پذیر نیست عزیزم.
دیروز تولد من بود و من خیلی به تو فکر کردم، به این فکر کردم که چگونه این ششمین باری است که با تو گذراندم و چگونه در طول این یک سال بیشتر از همیشه مرا مجذوب خود کردی، زیرا هر روز که از خواب بیدار می شدم به این فکر می کردم از تو با این همه عشق در قلبم و هنگام خواب، صورتت به ذهنم می آمد عزیزم و قبل از اینکه چشمانم را ببندم آهسته زمزمه می کردم: "دوستت دارم تا فقط معلوم شود که چقدر تو را می پرستم و چقدر تو را می پرستم." برای من معنی للو د
خیلی گفته ام عشقم، اما تو همان آفتاب کوچکی هستی که روزهایم را روشن می کند، تو هستی که به من احساس خوشبختی می کنی، فقط بچه ات، تو دلیلی هستی که هنوز اینجا هستم، تو همه چیز منی و خیلی بیشتر. تو زیباترین چیزی هستی که کائنات می تواند به من بدهد و به همین دلیل است که دیروز بیشتر از همیشه احساس شکرگزاری برای زندگی کردم، زیرا به هیچ چیز دیگری نیاز ندارم، با پسرم در کنارم همه چیز را دارم، کاملاً همه چيز.
چند روز دیگه تاریخ خیلی مهمی برای هردومون در راهه، من مشتاقانه منتظر اون روز هستم عشقم، خیلی دوست دارم با تو در بهشتمون بگذرونم، با ستاره ها و ماه که ما رو روشن میکنن در حالی که نگاهمون هست. در هم تنیده و همچنین دست ما. قلب ما قوی تر از همیشه می تپید، در این شکی نیست
زندگی
در این لحظه با تمام وجودم آرزو دارم که بتوانم تو را در آغوشم بگیرم و بوسه های بسیار زیادی روی صورتت بدهم عشقم، می خواهم بتوانم تک تک خال هایت را ببوسم، گونه هایت را ببوسم،
و همچنین، گرانبهای خود را ببوسید
لبهای قرمز کوچک، که وقتی به لبهایم میپیوندند، چیزهای زیبایی را به من حس میکنند، و همه اینها، در حالی که دستهایمان در هم تنیده شده است. خیلی دوستت دارم کیک کوچولوی زیبای من.
مهم نیست چقدر زمان میگذره عشقم
من همیشه بیشتر از هر چیزی دوستت خواهم داشت،
من همیشه تو را در ذهنم خواهم داشت و هر
شب به دادن قلبم به تو ادامه خواهم داد
که به شما نوید پاک ترین عشق را می دهد و
برای تمام ابدیت صادق است
تا سحر مرا ببوس عشق
شب بخیر عشق من فرشته گرانقدر من. همین الان کنار پنجره ام ایستاده ام و این را برای تو می نویسم، به آسمان نگاه می کنم، سعی می کنم صورتت را در میان ستاره های زیبا پیدا کنم، ستاره هایی که سعی می کنند از چشمان کوچک تو درخشان تر بدرخشند، اما این امکان پذیر نیست عزیزم.
دیروز تولد من بود و من خیلی به تو فکر کردم، به این فکر کردم که چگونه این ششمین باری است که با تو گذراندم و چگونه در طول این یک سال بیشتر از همیشه مرا مجذوب خود کردی، زیرا هر روز که از خواب بیدار می شدم به این فکر می کردم از تو با این همه عشق در قلبم و هنگام خواب، صورتت به ذهنم می آمد عزیزم و قبل از اینکه چشمانم را ببندم آهسته زمزمه می کردم: "دوستت دارم تا فقط معلوم شود که چقدر تو را می پرستم و چقدر تو را می پرستم." برای من معنی للو د
خیلی گفته ام عشقم، اما تو همان آفتاب کوچکی هستی که روزهایم را روشن می کند، تو هستی که به من احساس خوشبختی می کنی، فقط بچه ات، تو دلیلی هستی که هنوز اینجا هستم، تو همه چیز منی و خیلی بیشتر. تو زیباترین چیزی هستی که کائنات می تواند به من بدهد و به همین دلیل است که دیروز بیشتر از همیشه احساس شکرگزاری برای زندگی کردم، زیرا به هیچ چیز دیگری نیاز ندارم، با پسرم در کنارم همه چیز را دارم، کاملاً همه چيز.
چند روز دیگه تاریخ خیلی مهمی برای هردومون در راهه، من مشتاقانه منتظر اون روز هستم عشقم، خیلی دوست دارم با تو در بهشتمون بگذرونم، با ستاره ها و ماه که ما رو روشن میکنن در حالی که نگاهمون هست. در هم تنیده و همچنین دست ما. قلب ما قوی تر از همیشه می تپید، در این شکی نیست
زندگی
در این لحظه با تمام وجودم آرزو دارم که بتوانم تو را در آغوشم بگیرم و بوسه های بسیار زیادی روی صورتت بدهم عشقم، می خواهم بتوانم تک تک خال هایت را ببوسم، گونه هایت را ببوسم،
و همچنین، گرانبهای خود را ببوسید
لبهای قرمز کوچک، که وقتی به لبهایم میپیوندند، چیزهای زیبایی را به من حس میکنند، و همه اینها، در حالی که دستهایمان در هم تنیده شده است. خیلی دوستت دارم کیک کوچولوی زیبای من.
مهم نیست چقدر زمان میگذره عشقم
من همیشه بیشتر از هر چیزی دوستت خواهم داشت،
من همیشه تو را در ذهنم خواهم داشت و هر
شب به دادن قلبم به تو ادامه خواهم داد
که به شما نوید پاک ترین عشق را می دهد و
برای تمام ابدیت صادق است
۱۰.۰k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.