دخترک مغرور🧬♥️
دخترک مغرور🧬♥️
پارت ۷۴
reza
محراب : تو چرا از دیدن ارسلان تعجب نکردی
البته قصد جونشو داشتی
رضا : محراب زود قضاوت نکن
اون موقع که امیر اومد گف یکی از دوستام بهم پیام داد ارسلان زندس
بعد قبل تصادف من به پانیذ گفتم که حواسش پرت شد بهش ماشین زد
محراب : واقعا
رضا: ارع
محراب : ولی نباید قبول میکردی
رضا: نفهمیدم دارم چیکار میکنم
محراب : حالا ناراحت نباش
رضا : نمیتونم
arslwn
دیانا کنارم خاب بود رفتم پیش پانیذ بیدار بود
ارسلان : بهتری
پانیذ : ارسلانننن
ارسلان : جان ارسلان
پانیذ : خیلی دلم برات تنگ شده بود داداشی
ارسلان: منم ابجیه قشنگم
پانیذ : ببخش رضا خیلی کار اشتباهی کرد
ارسلان : من اصن از رضا دلخور نیسم
همون موقع بخشیدمش
پانیذ : همش تقصیر منه
ارسلان : چرا تو
پانیذ : اگه نمیومد رضا عاشقم نمیشد که بخاطر اینکارو باهات کنه
ارسلان : همچین حرفی رو نزن
بابا نباید همچین چیزی میگف
البته میدونم ازم بدش میاد ولی خو بالاخره اون بابامه هرچیم بشه دوسش دارم
پانیذ : واقعا
ارسلان : ارع
پانیذ : ینی میبخشیش
ینی دوسش داری ازش متنفر نیسی
ارسلان : نه برا چی متنفر باشم
بابامه هرچیم اون ار من بدش بیاد
من دوسش دارم
پانیذ : از همین اخلاقت خوشم میاد
خیلی دوست دارم
ارسلان : منم
همو بغل کردیم که یهو....
ادامه دارد....
پارت ۷۴
reza
محراب : تو چرا از دیدن ارسلان تعجب نکردی
البته قصد جونشو داشتی
رضا : محراب زود قضاوت نکن
اون موقع که امیر اومد گف یکی از دوستام بهم پیام داد ارسلان زندس
بعد قبل تصادف من به پانیذ گفتم که حواسش پرت شد بهش ماشین زد
محراب : واقعا
رضا: ارع
محراب : ولی نباید قبول میکردی
رضا: نفهمیدم دارم چیکار میکنم
محراب : حالا ناراحت نباش
رضا : نمیتونم
arslwn
دیانا کنارم خاب بود رفتم پیش پانیذ بیدار بود
ارسلان : بهتری
پانیذ : ارسلانننن
ارسلان : جان ارسلان
پانیذ : خیلی دلم برات تنگ شده بود داداشی
ارسلان: منم ابجیه قشنگم
پانیذ : ببخش رضا خیلی کار اشتباهی کرد
ارسلان : من اصن از رضا دلخور نیسم
همون موقع بخشیدمش
پانیذ : همش تقصیر منه
ارسلان : چرا تو
پانیذ : اگه نمیومد رضا عاشقم نمیشد که بخاطر اینکارو باهات کنه
ارسلان : همچین حرفی رو نزن
بابا نباید همچین چیزی میگف
البته میدونم ازم بدش میاد ولی خو بالاخره اون بابامه هرچیم بشه دوسش دارم
پانیذ : واقعا
ارسلان : ارع
پانیذ : ینی میبخشیش
ینی دوسش داری ازش متنفر نیسی
ارسلان : نه برا چی متنفر باشم
بابامه هرچیم اون ار من بدش بیاد
من دوسش دارم
پانیذ : از همین اخلاقت خوشم میاد
خیلی دوست دارم
ارسلان : منم
همو بغل کردیم که یهو....
ادامه دارد....
۲۶۴
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.