part²²

part²²
قرار در شرکت 🖇️

یونا:میگم....ا......این برگه ها رو بررسی کن بعد این طراحی هارو کامل کن...
سونا:اوکی برگه هارو میبینم ولی طراحی با من نیست با لوناست....
یونا:راست میگی پس تو بده بهش دیگه (بعد سریع رفت)
سونا:یااااا....کجا میری.....خودت بده...ایششششش

<لونا و کوک>
کوک و لونا میرن سمت بزرگترین پاساژ کره
کوک:بیا بریم این مغازه
لونا:باشه
کوک:من انتخاب کنم باشه
لونا: خیلی خوب باش
چند مین بعد(کوک رفت لباس انتخاب کنه)
کوک:بیا اینا رو بپوش
لونا:یااااا چه خبرهههههه
کوک:نگران پولش نباش
لونا:کی با پولش کار داره من خودم میتونم کل این پاساژ و بخرم ولی کوکی زیادهههه این همه لباس من چجوری همه رو بپوشم حوصله ندارممم
کوک:پس...اگه حوصله نداری....خودم واست میپوشونم (لبخند شیطانی)
لونا:نخیر لازم نکرده....
ادمین:لونا رفت دونه دونه لباس پوشید کوک هم هی ایراد می‌گرفت
کوک:نه
لونا:خوشگله
کوک:نخیر خیلی بازه
کوک:اصلا چرا آنقدر شلوغه
لونا:هوفففففف
بعدی
لونا: یا کوک بسه دیگه...این سخت ترین خریدی بود که تا حالا اومدم
کوک: فقط این یکی...
لونا:هوففففف
کوک: لطفاً 🥺....
لونا:باشه رفتم.....
لونا:چطوره؟...
کوک:..............
لونا :کوک کجایی
کوک:این عالیه همین رو برمی‌داریم....
لونا:خوبه
°رفتن خونه کوک°

اسکی ممنوع ❌

بچه ها همینو ازم قبول کنین فردا یه پارت طولانی می‌نویسم ❤️