"سناریو"
(درخواستی)
《وقتی پر.یودی اعصابت ت.خمیه سرش داد میزنی》
☆☆☆
نامجون:اکی اکی...من نباید باهات بحث میکردم یادم رفته بود پر.یودی نفس بکش!
ا.ت:تیکه میندازی؟
نامجون: به چه زبونی باید بگم اشتباه کردم عزیزم؟
▪︎▪︎▪︎
جین:هوف...خیلی اوضاع خیطه...قهوه میخوری عزیزم؟
▪︎▪︎▪︎
یونگی:*خندهی لثهای* اوه...چقدر کیوتی
ا.ت:من عصبانیم!
یونگی: اینطوری کیوت تر به نظر میای
▪︎▪︎▪︎
جیهوپ:*خفه خون گرفت و سکوت مرگ بار*
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*بی محلی مطلق* فردا پریودیت تموم میشه ، تا دلت میخواد جیغ و داد کن
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:ترسیدم سلیطه چرا داد میکشی! انقدر خونریزی زیاده؟
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:ببخشید عزیزم...با اینکه کاری نکردم! شیرموز میخوری؟
《وقتی پر.یودی اعصابت ت.خمیه سرش داد میزنی》
☆☆☆
نامجون:اکی اکی...من نباید باهات بحث میکردم یادم رفته بود پر.یودی نفس بکش!
ا.ت:تیکه میندازی؟
نامجون: به چه زبونی باید بگم اشتباه کردم عزیزم؟
▪︎▪︎▪︎
جین:هوف...خیلی اوضاع خیطه...قهوه میخوری عزیزم؟
▪︎▪︎▪︎
یونگی:*خندهی لثهای* اوه...چقدر کیوتی
ا.ت:من عصبانیم!
یونگی: اینطوری کیوت تر به نظر میای
▪︎▪︎▪︎
جیهوپ:*خفه خون گرفت و سکوت مرگ بار*
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*بی محلی مطلق* فردا پریودیت تموم میشه ، تا دلت میخواد جیغ و داد کن
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:ترسیدم سلیطه چرا داد میکشی! انقدر خونریزی زیاده؟
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:ببخشید عزیزم...با اینکه کاری نکردم! شیرموز میخوری؟
۱۶.۴k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.