چندپارتی
part2
وقتی رسیدن بیمارستان اعضا هم همون موقع رسیده بودن خونه
جیهوپ:سلام بچه ها ما رسیدیم ...... تهیونگ و ات کجان؟
نامجون:میرم بالا ببینم شاید بالا پشت بومن
جین:منم میرم تو اتاق ات ببینم ات هست یا نه
جیمین:ات..تهیونگ کجایین؟من که میدونم شما میخواین ما رو بترسونین
جین:ات تو اتاقش نبود
جونگکوک:تهیونگ هم تو اتاقش نبود
نامجون:بالا پشت بوم هم نبودن
جیمین:یعنی چه؟پس کجان؟
جیهوپ:بهشون زنگ بزن ببینیم کجان
جیمین شماره ی ات رو میگیره که صدای گوشیش از اتاق خودش میاد
جیهوپ:هر جا که باشن ات تلفنش رو نبرده زنگ بزنبه تهیونگ......بچه ها اینجا خون ریخته نگاه کنین
جیمین:چرا جواب نمیدن
جیمین شماره تهیونگ رو میگیره
تهیونگ ویو: خواستم به جیمین زنگ بزنم که دیدم خودش زنگ زد وای چیکار کنم جواب دادم
جیمین:الو تهیونگ
تهیونگ:......
جیمین:تهیونگ اونجایی
تهیونگ:جیمین فقط بیا بیمارستان.......(حالا یه چیزی تصور کنین)
جیمین:چیزی شده؟
تهیونگ:فقط بیایین اینجا(با بغض)
جیمین:اومدم
نامجون:چی شد؟
جیمین:نگفت ولی گفت بریم بیمارستان.......
جیهوپ:بریم ببینیم چی شده بدویین
جیمین و اعضا رسیدن بیمارستان
جیمین با شتاب به سمت تهیونگ رفت
جیمین:تهیونگ خوبی؟ چیشده؟ات کجاست؟
تهیونگ:......
جیمین:مگه با تو حرف نمیزنم میگم ات کجاست
تهیونگ:به سمت یکی از اتاق های عمل اشاره میکنه
جیمین:تهیونگ بگو چیشده؟(داد)
نامجون:جیمین آروم باش اینجا بیمارستانه
تهیونگ:من....من......تقصیر من .....نبود هیونگ من یه لحظه کنترل خودمو از دست دادم
جیمین:دقیقا چیکار کردی؟
تهیونگ: یه بحثی بین من و ات پیش اومد منم ناخواسته هولش دادم بعد کلش خورد به میز بعدش اون......
جیمین:تو چه غلطی کردی
تهیونگ:.......
جونگکوک:جیمین آروم باش
جیمین:یعنی چی آروم باشم اون به کسی که دوستش دارم آسیب زده توقع دارید چجوری رفتار کنم.
جین:الان ما رو بیرون میکنن
جیمین:تهیونگ هر دفعه که با ات بد رفتاری کردی چیزی بهت نگفتم اما اگه این دفعه بلایی سر ات بیاد زندت نمیزارم
جونگکوک:بچه ها من تهیونگ رو میبرم
تهیونگ:نمیخواد خودم میرم متاسفم جیمین
جیمین:الان فقط از جلو چشمام گمشو
تهیونگ:باشه من رفتم
......
وقتی رسیدن بیمارستان اعضا هم همون موقع رسیده بودن خونه
جیهوپ:سلام بچه ها ما رسیدیم ...... تهیونگ و ات کجان؟
نامجون:میرم بالا ببینم شاید بالا پشت بومن
جین:منم میرم تو اتاق ات ببینم ات هست یا نه
جیمین:ات..تهیونگ کجایین؟من که میدونم شما میخواین ما رو بترسونین
جین:ات تو اتاقش نبود
جونگکوک:تهیونگ هم تو اتاقش نبود
نامجون:بالا پشت بوم هم نبودن
جیمین:یعنی چه؟پس کجان؟
جیهوپ:بهشون زنگ بزن ببینیم کجان
جیمین شماره ی ات رو میگیره که صدای گوشیش از اتاق خودش میاد
جیهوپ:هر جا که باشن ات تلفنش رو نبرده زنگ بزنبه تهیونگ......بچه ها اینجا خون ریخته نگاه کنین
جیمین:چرا جواب نمیدن
جیمین شماره تهیونگ رو میگیره
تهیونگ ویو: خواستم به جیمین زنگ بزنم که دیدم خودش زنگ زد وای چیکار کنم جواب دادم
جیمین:الو تهیونگ
تهیونگ:......
جیمین:تهیونگ اونجایی
تهیونگ:جیمین فقط بیا بیمارستان.......(حالا یه چیزی تصور کنین)
جیمین:چیزی شده؟
تهیونگ:فقط بیایین اینجا(با بغض)
جیمین:اومدم
نامجون:چی شد؟
جیمین:نگفت ولی گفت بریم بیمارستان.......
جیهوپ:بریم ببینیم چی شده بدویین
جیمین و اعضا رسیدن بیمارستان
جیمین با شتاب به سمت تهیونگ رفت
جیمین:تهیونگ خوبی؟ چیشده؟ات کجاست؟
تهیونگ:......
جیمین:مگه با تو حرف نمیزنم میگم ات کجاست
تهیونگ:به سمت یکی از اتاق های عمل اشاره میکنه
جیمین:تهیونگ بگو چیشده؟(داد)
نامجون:جیمین آروم باش اینجا بیمارستانه
تهیونگ:من....من......تقصیر من .....نبود هیونگ من یه لحظه کنترل خودمو از دست دادم
جیمین:دقیقا چیکار کردی؟
تهیونگ: یه بحثی بین من و ات پیش اومد منم ناخواسته هولش دادم بعد کلش خورد به میز بعدش اون......
جیمین:تو چه غلطی کردی
تهیونگ:.......
جونگکوک:جیمین آروم باش
جیمین:یعنی چی آروم باشم اون به کسی که دوستش دارم آسیب زده توقع دارید چجوری رفتار کنم.
جین:الان ما رو بیرون میکنن
جیمین:تهیونگ هر دفعه که با ات بد رفتاری کردی چیزی بهت نگفتم اما اگه این دفعه بلایی سر ات بیاد زندت نمیزارم
جونگکوک:بچه ها من تهیونگ رو میبرم
تهیونگ:نمیخواد خودم میرم متاسفم جیمین
جیمین:الان فقط از جلو چشمام گمشو
تهیونگ:باشه من رفتم
......
۱۱.۴k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.