ملانصرالدین و حکایت خنده دار هیچ کار خدا بی حکمت نیست!
ملانصرالدین و حکایت خنده دار هیچ کار خدا بی حکمت نیست!
روزی ملانصرالدین به دهکدهای میرفت. در بین راه زیر درخت گردویی به استراحت نشست و در نزدیکیاش بوته کدوئی را دید؛ ملا به فکر فرو رفت که چگونه کدوی به این بزرگی از بوتهی کوچکی بوجود میآید و گردوی به این کوچکی از درختی به آن بزرگی؟
سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! آیا بهتر نبود که کدو را از درخت گردو خلق میکردی و گردو را از بوته کدو؟ در این حال، گردوئی از درخت بر سر ملا افتاد و برق از چشمهایش پرید و سرش را با دو دست گرفت و با ترس از خدا گفت: پروردگارا! توبه کردم که بعد از این در کار الهی دخالت کنم؛ زیر ا هر چه را خلق کردهای، حکمتی دارد و اگر جای گردو با کدو عوض شده بود، من الآن زنده نبودم!
https://www.delgarm.com/%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%87%DB%8C%DA%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%DB%8C-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a273487
روزی ملانصرالدین به دهکدهای میرفت. در بین راه زیر درخت گردویی به استراحت نشست و در نزدیکیاش بوته کدوئی را دید؛ ملا به فکر فرو رفت که چگونه کدوی به این بزرگی از بوتهی کوچکی بوجود میآید و گردوی به این کوچکی از درختی به آن بزرگی؟
سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! آیا بهتر نبود که کدو را از درخت گردو خلق میکردی و گردو را از بوته کدو؟ در این حال، گردوئی از درخت بر سر ملا افتاد و برق از چشمهایش پرید و سرش را با دو دست گرفت و با ترس از خدا گفت: پروردگارا! توبه کردم که بعد از این در کار الهی دخالت کنم؛ زیر ا هر چه را خلق کردهای، حکمتی دارد و اگر جای گردو با کدو عوض شده بود، من الآن زنده نبودم!
https://www.delgarm.com/%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%87%DB%8C%DA%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%DB%8C-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a273487
۲.۰k
۱۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.