فیک مدلینگ ماهر پارت 8
پرش زمانی به بعد از ظهر فردا
آرایش کردم موهامو درست کردم لباس پوشیدم
جین : به به خوشگله
ا. ت: 😁
جین: هر چقدر هم به خودتت لوازم آرایش بمالی باز من ازت هندسام ترم
ا. ت: اعتماد به نفس نیست که اعتماد به سقفه
جونگ کوک به جین زنگ زد: پیرمرد بیا دیگه میخوایم بریم
جین : پیرمرد خودتی
ا. ت: شما برید من با ماشین خودم میام
جین: عه باشه
جین رفت
از یخچال یه موچی در آوردم خوردم
به به چقدر خوشمزه
جین در باز کرد : ا . ت گوشیه منو ندید...... برای همین گفتی من خودم میام که من برم توهم موچی بخوری شکمو
ا. ت: تو کارت چی بود
جین : گوشیم کو
ا. ت: رومیزه فکر کنم
جین: آها دیدمش گرفتم
جین : حالا یه بوس به من بده
ا. ت: لبت رژ میشه ها
جین : سریع
بوسش کردم رفت
خوردم سوار ماشین شدم رفتم سمت جایی که جشن برگزار میشد
اعضا و جینو دیدم دست تکون دادم کنارشون دیگه جا نداشت دیگه نشستم اعضا بلک پینک اومدن کنارم نشستن
لیسا : به به خوشگله
ا. ت: سلام، چطوری
اعضا: مرسی
وسط جشن بود
ا. ت: اینا چقدر زر میزنن
جنی: موافقم
مجری: خب نتایجه مسابقه زیبا ترین زن جهان که الان هم دارن تو کشورایه دیگه هم میگن..... کسی نیست جز ا. تتتتتتتتتتت
همه دست زدن پشمام ریخت
جین : دوست دختررررر من هههههههه( داد زد)
ا. ت😊
رزی : برو جلو
ا. ت: چرا
رزی : لوح تقدیر میدن
ا. ت: باشه
رفتم جلو لوح گرفتم
مجری : خب خانم ا. ت حرفی ندارید
ا. ت: نه
رفتم نشستم
جیسو: پسر میشدم میومدم خواستگاریت
ا. ت😁
جشن تمام شد
برگشتم خونه
جین : به به دوست دختره هندسامم
ا. ت😁
پرش زمانی به 3ماه بعد قرار امروز با اعضا بریم مسافرت
2تا ماشین شدیم
آرایش کردم موهامو درست کردم لباس پوشیدم
جین : به به خوشگله
ا. ت: 😁
جین: هر چقدر هم به خودتت لوازم آرایش بمالی باز من ازت هندسام ترم
ا. ت: اعتماد به نفس نیست که اعتماد به سقفه
جونگ کوک به جین زنگ زد: پیرمرد بیا دیگه میخوایم بریم
جین : پیرمرد خودتی
ا. ت: شما برید من با ماشین خودم میام
جین: عه باشه
جین رفت
از یخچال یه موچی در آوردم خوردم
به به چقدر خوشمزه
جین در باز کرد : ا . ت گوشیه منو ندید...... برای همین گفتی من خودم میام که من برم توهم موچی بخوری شکمو
ا. ت: تو کارت چی بود
جین : گوشیم کو
ا. ت: رومیزه فکر کنم
جین: آها دیدمش گرفتم
جین : حالا یه بوس به من بده
ا. ت: لبت رژ میشه ها
جین : سریع
بوسش کردم رفت
خوردم سوار ماشین شدم رفتم سمت جایی که جشن برگزار میشد
اعضا و جینو دیدم دست تکون دادم کنارشون دیگه جا نداشت دیگه نشستم اعضا بلک پینک اومدن کنارم نشستن
لیسا : به به خوشگله
ا. ت: سلام، چطوری
اعضا: مرسی
وسط جشن بود
ا. ت: اینا چقدر زر میزنن
جنی: موافقم
مجری: خب نتایجه مسابقه زیبا ترین زن جهان که الان هم دارن تو کشورایه دیگه هم میگن..... کسی نیست جز ا. تتتتتتتتتتت
همه دست زدن پشمام ریخت
جین : دوست دختررررر من هههههههه( داد زد)
ا. ت😊
رزی : برو جلو
ا. ت: چرا
رزی : لوح تقدیر میدن
ا. ت: باشه
رفتم جلو لوح گرفتم
مجری : خب خانم ا. ت حرفی ندارید
ا. ت: نه
رفتم نشستم
جیسو: پسر میشدم میومدم خواستگاریت
ا. ت😁
جشن تمام شد
برگشتم خونه
جین : به به دوست دختره هندسامم
ا. ت😁
پرش زمانی به 3ماه بعد قرار امروز با اعضا بریم مسافرت
2تا ماشین شدیم
۸.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.