راه بازگشت پارت چهارم

راه بازگشت پارت چهارم
جیمین:اههه(ادامه ی اه پارت قبل 😂)
میا:اوپاااااااا
جیمین:کوفتتتت (زیر لب)
میا:اوپا باتوام
جیمین:من اوپا ی تو نیسم اویزون
میا:شوخی قشنگی نبود اوپا
جیمین:گفتم من اوپای تو نیسم(با داد)
میا:یعنی دیگ منو دوس نداری حق حق حق 😢
جیمین:این رابطه خیلی وقته تموم شده
استاد میاد همه میشینن
استاد: امروز یه همکلاسی جدید دارید بیا تو
ا.ت:سلام من کیم ا.ت هستم
بقیه: سلام
استاد:ا.ت اونجا بشین
ا.ت:دیدم بقل دستی ندارم و تهیونگ و لیسا هم بقل دست هم مینشستن و من تنها بودم چه بد بود که یهو دیدم یه پسر مشکی پوش وارد کلاس شد و گف
کوک:سلام استاد ببخشید دیر اومدم
استاد:بشین سر جات
کوک:چشم
ویو کوک دیدم یه دختر بقل دستم نشسته صورتش اشنا بود ولی نمیشناختمش
ویو ا.ت
وایییییی کوک بقل دستیمههههه خداااااااا دلم براش خیلی تنگ شده بودددد
کوک؛:رفتم نشستم که یهو گف
ا.ت:سلام کوکیییی
کوک:ببخشید من شمارو میشناسم؟