چرا منو عاشق خودت کردی ..پارت: ۸

سائوری ؛ خیلی وضعیت خرابه ؟

گوجو: خیلی ممکنه بریزه

سائوری: تا خونه میتونی خودتو کنترل کنی؟

گوجو: اره ولی الان تحت فشارمممم

سائوری : اوکی من با سرعت بالا تر رانندگی میکنم


خونه ~~


سائوری : خیلی خوش اوم__

گوجو : * با سر رفت تو مستراح *


خلاصه ۵ سال بعد

سائوری: خسته نباشی.

گوجو: سلامت باشی

سائوری: اون تو خوش گذشت ؟

گوجو: اصن عالی

سائوری: سیفون رو کشیدی؟

گوجو: این چه سوالیه ؟

سائوری: اسهال داشتی ؟

گوجو: اره دیشب کاهو با سکنجبیل زیاد خوردم اسهال گرفتم

سائوری: خداروشکر اسهالت رفع شد

گوجو: نه هنوز مونده * رفت تو دستشویی *

سائوری: * در حال گاز گرفتن بالش گاز گرفتن*


ساتوشی اومد خونه گفت : سائوری کجایی دو ساعته بهت زنگ زدم ، من برم دستشویی برگردم

سائوری: نه درو باز نکن !

ساتوشی در باز کرد ، گوجو جیغ بنفش کشید


ساتوشی سریع در بست و گفت: بخدا من هیچی ندیدم!!

گوجو از داخل دستشویی: من هیچ جا امنیت ندارم ..* گریه * بخدا تو دستشویی هم منو ول نمی‌کنید بخدا من جوونم کلی آرزو دارم

سائوری: مگه چند سالته ؟

گوجو: ۳۵ سالمه * گریه تو دستشویی *

سائوری: اول پیریه

گوجو بیشتر گریه کرد تو دستشویی * نویسنده میخواد سائوری خفه کنه *



~~~