دیشب برگشتیم یزد و دیدیم شهرو آب برداشته...
دیشب برگشتیم یزد و دیدیم شهرو آب برداشته...
تقریبا بیشتر قسمت ها رو بسته بودن و اوناییم ک باز بود ۴ لاینه ماشین میرف ... خلاصه رسیدیم خونه و دیدیم که بلهههه آب هم قطه یک روزه ... ساعت ۱۱ شب اب وصل شد دوش گرفتیم ولی متاسفانه ی دعوای بد بین من و همسرم پیش اومد ک باعث شد تا الان با هم هیچ حرفی نزنیم ... البته ک من چندین بار ب عناوین مختلف خواستم حلش کنم و وقتی دیدم از طرف اون هیچ واکنشی نیس منم دلسرد شدم و یجورایی بی اهمیت... کلا عادت دارم بعد از چند روز اتفاق خوب حالم گرفته شه حالا ب هر طریقی ....
هعی
نمیدونم ... فقط میدونم در حال حاضر از درون دارم اشک میریزم ....
تقریبا بیشتر قسمت ها رو بسته بودن و اوناییم ک باز بود ۴ لاینه ماشین میرف ... خلاصه رسیدیم خونه و دیدیم که بلهههه آب هم قطه یک روزه ... ساعت ۱۱ شب اب وصل شد دوش گرفتیم ولی متاسفانه ی دعوای بد بین من و همسرم پیش اومد ک باعث شد تا الان با هم هیچ حرفی نزنیم ... البته ک من چندین بار ب عناوین مختلف خواستم حلش کنم و وقتی دیدم از طرف اون هیچ واکنشی نیس منم دلسرد شدم و یجورایی بی اهمیت... کلا عادت دارم بعد از چند روز اتفاق خوب حالم گرفته شه حالا ب هر طریقی ....
هعی
نمیدونم ... فقط میدونم در حال حاضر از درون دارم اشک میریزم ....
۱۲.۱k
۰۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.