عشق رو به من معرفی کن پارت 7

جیمین بود!
با دیدنش شوکه شدم
بعد یادم اومد اینجا دستشویی زنونه مردونه نداره
_ج جیمین...
+چرا آنقدر دیر کردی؟
_ببخشید، الان میام
+صبر کن اون چیه
_چ چی
که جیمین نزدیک اومد
ترسیدم و عقب رفتم
_جیمین د داری چیکار میک....
که صورتشو نزدیک آورد
یاخدا داره چیکار میکنه
قلبم تند تند میزد و کوبیده شدنش به سینم رو حس میکردم
_ج جیمی..
که زبونش رو روی گونم کشید
+روی گونت یه ذره از اسپاگتی مونده
و تند رفت
قفل کرده بودم
داغ بودن بدنم رو کاملا حس میکردم
به صورتم آب زدم و آروم بیرون اومدم
به سمت میز خودمون رفتم
به جیمین نگاه میکردم چون از خجالت آب میشدم
جنی:رزی... چرا رنگت پریده
من:هیچی هیچی نشده


لایک ۱۶+
مرسی کع حمایت میکنینننن