پارت20
پارت20
اسم رمان: صبر ایوب دارم(:
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بردیا: خبببب بیاید جرعت حقیقت بازی کنیم
دایان: من که اوکی
لاله: شروع کن
نیلوفر: رهام برث یه بطری بیار
رهام: خودت بیار🗿
نیلوفر: به منچه خونه توه هااا
رهام: خود بیار من نمیارم
صدف: باش باو خودم میارم
صدف رفت و یع یطری اورد همه نشستیم و نیلوفر بطریو چرخوند رفت رو صدف
و بردیا باید سوال میپرسید
بردیا: جرعت با حقیقت
صدف: اممم جرعت
(نویسنده:بچم میترسه چیزای نا جور بپرسن😂💔)
بردیا: خبببب برووو رهامو ببوس البته از ل☆بش
صدف: گمشووو باو
دنیل: بازیهه و باید انجامش بدییی
صدف باز خواست مخالفت کنه که رهام کشیدش و بوسید
(نویسنده: رهااااا شورت از دست رفت)
(ا/ت:داش اینا حتا تو رمان همو ملاقات نکردن چجوری شد شورش )
(نویسنده:منطق تو ک☆ونم)
اسم رمان: صبر ایوب دارم(:
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بردیا: خبببب بیاید جرعت حقیقت بازی کنیم
دایان: من که اوکی
لاله: شروع کن
نیلوفر: رهام برث یه بطری بیار
رهام: خودت بیار🗿
نیلوفر: به منچه خونه توه هااا
رهام: خود بیار من نمیارم
صدف: باش باو خودم میارم
صدف رفت و یع یطری اورد همه نشستیم و نیلوفر بطریو چرخوند رفت رو صدف
و بردیا باید سوال میپرسید
بردیا: جرعت با حقیقت
صدف: اممم جرعت
(نویسنده:بچم میترسه چیزای نا جور بپرسن😂💔)
بردیا: خبببب برووو رهامو ببوس البته از ل☆بش
صدف: گمشووو باو
دنیل: بازیهه و باید انجامش بدییی
صدف باز خواست مخالفت کنه که رهام کشیدش و بوسید
(نویسنده: رهااااا شورت از دست رفت)
(ا/ت:داش اینا حتا تو رمان همو ملاقات نکردن چجوری شد شورش )
(نویسنده:منطق تو ک☆ونم)
۵۰۳
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.