لایک کنید :)
پارت ۵
هیونجین: سریع رفتم و تو بغلم گرفتمش راستش دسته خودم نبود
سوآ: چیشد؟ هیونجین منو تو بغل گرفته بود؟ تپش قلبم داش بیشتر میشد
هیونجین: ولش کردم و گفتم دیگ گریه نکنه و از اتاق رفتم بیرون.
(چن روز بعد کنسرت بلک پینک)
لیسا: اونییی جیسوو امروز کنسرت داریم خوب بده بخوریم
جیسو: مگ همیشه بت بد میدم بخوری بز بچهه
رزی: زر زد باوا
جنی: صب بخیرررر
همه باهم: صبت بخیر
(خلاصه خوردن رفتن برای حاضر شدن کنسرت)
جیسو: راستی رزی همه رو دعوت کردی
رزی: اوهوم
جنی: امیدوارم منظورتون از همه کای نباشه
لیسا: خنگول جان با گروه دعوت میکنن
+خندیدن
جنی : درحال اجرا بودم موقع کامبک تکی من شده بود پام پیچ خورده بوده بخاطر همین دنس نمیرفتم داشتم اهنگ میخوردم ک دیدم
کای و سوهو و چانیول و بکهیون و تهیونگ شوگا و اعضا و.... داشتن نزدیکم میدویدن برام عجیب بود ک دیدم چراغ های سمت من داره میوفته رو سرم و اگرم بیوفته میمیرم! نمیدونستم چیکار کنم که یهویی.....
فشار بقولیددد
هیونجین: سریع رفتم و تو بغلم گرفتمش راستش دسته خودم نبود
سوآ: چیشد؟ هیونجین منو تو بغل گرفته بود؟ تپش قلبم داش بیشتر میشد
هیونجین: ولش کردم و گفتم دیگ گریه نکنه و از اتاق رفتم بیرون.
(چن روز بعد کنسرت بلک پینک)
لیسا: اونییی جیسوو امروز کنسرت داریم خوب بده بخوریم
جیسو: مگ همیشه بت بد میدم بخوری بز بچهه
رزی: زر زد باوا
جنی: صب بخیرررر
همه باهم: صبت بخیر
(خلاصه خوردن رفتن برای حاضر شدن کنسرت)
جیسو: راستی رزی همه رو دعوت کردی
رزی: اوهوم
جنی: امیدوارم منظورتون از همه کای نباشه
لیسا: خنگول جان با گروه دعوت میکنن
+خندیدن
جنی : درحال اجرا بودم موقع کامبک تکی من شده بود پام پیچ خورده بوده بخاطر همین دنس نمیرفتم داشتم اهنگ میخوردم ک دیدم
کای و سوهو و چانیول و بکهیون و تهیونگ شوگا و اعضا و.... داشتن نزدیکم میدویدن برام عجیب بود ک دیدم چراغ های سمت من داره میوفته رو سرم و اگرم بیوفته میمیرم! نمیدونستم چیکار کنم که یهویی.....
فشار بقولیددد
۹.۴k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.