زندگی مخفی پارت بیست و دوم بخش دوم
...............دو روز بعد.....................
امروز روز
روز تشهیه جنازه جیمینه
هنوز رزی و هوسوکو پیدا نکردیم
ولی داریم ردشون رو پیدا میکنیم
بعد از مرگ جیمین یونگی و اهیون اصلا لب به غذا نزدن و حتی یه کلمه حرف نمیزنن
و هر شب تو اتاق جیمین گریه میکردن
بله همونطور که اهیون میگفت یونگی از جیمین خوشش میومد
ولی اینو از همه مخفی کرده بود
تهیونگ بعد از اون روز حتی یه کلمه هم حرف نمیزد
منو جیسو سعی میکردیم بهشون امید بدیم ولی کی به ما امید میداد
با نبود هوسوک و جیمین کسی نبود که کیوت بازی دراره و رو مخمون راه بره و امیدمون باشه
جیمین همه مون رو تنها گذاشت
مخصوصا رزی و اهیون و یونگی
و تهیونگ هم بعد از یونگی نزدیک ترین دوست جیمین بود
ما کیوت ترین فرد گروه رو از دست دادیم
مکنه مون رو از دست دادیم
یونگی:جین هیونگ
چرا رفت
چرا منو تنها گذاشت
همین کافی نبود که نتونستم بهش ابراز علاقه کنم باید تنهام هم میزاشت
آخه من چیکارش کرده بودم که باید تنهام میزاشت
حالا من هیچی
اهیون چی اون که کاری نکرده بود
جیمین خودش عاشقش بود
چرا اهیون رو تنها گذاشت
چرا تهیونگ چرا چرا چرا رزی رو تنها خانوادش
کسی که چند وقت پیش قول داد که حالا نوبت اونه که از رزی مراقبت کنه
چرا الان رفت
یونگی به زور خودشو نگه داشته بود ولی دوباره زد زیر گریه
جیسو اومد پیشش و بغلش کرد
جین:من میرم پیش اهیون و ته
...........................
ادامه دارد...
امروز روز
روز تشهیه جنازه جیمینه
هنوز رزی و هوسوکو پیدا نکردیم
ولی داریم ردشون رو پیدا میکنیم
بعد از مرگ جیمین یونگی و اهیون اصلا لب به غذا نزدن و حتی یه کلمه حرف نمیزنن
و هر شب تو اتاق جیمین گریه میکردن
بله همونطور که اهیون میگفت یونگی از جیمین خوشش میومد
ولی اینو از همه مخفی کرده بود
تهیونگ بعد از اون روز حتی یه کلمه هم حرف نمیزد
منو جیسو سعی میکردیم بهشون امید بدیم ولی کی به ما امید میداد
با نبود هوسوک و جیمین کسی نبود که کیوت بازی دراره و رو مخمون راه بره و امیدمون باشه
جیمین همه مون رو تنها گذاشت
مخصوصا رزی و اهیون و یونگی
و تهیونگ هم بعد از یونگی نزدیک ترین دوست جیمین بود
ما کیوت ترین فرد گروه رو از دست دادیم
مکنه مون رو از دست دادیم
یونگی:جین هیونگ
چرا رفت
چرا منو تنها گذاشت
همین کافی نبود که نتونستم بهش ابراز علاقه کنم باید تنهام هم میزاشت
آخه من چیکارش کرده بودم که باید تنهام میزاشت
حالا من هیچی
اهیون چی اون که کاری نکرده بود
جیمین خودش عاشقش بود
چرا اهیون رو تنها گذاشت
چرا تهیونگ چرا چرا چرا رزی رو تنها خانوادش
کسی که چند وقت پیش قول داد که حالا نوبت اونه که از رزی مراقبت کنه
چرا الان رفت
یونگی به زور خودشو نگه داشته بود ولی دوباره زد زیر گریه
جیسو اومد پیشش و بغلش کرد
جین:من میرم پیش اهیون و ته
...........................
ادامه دارد...
۲.۴k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.