وانشات جین پارت ۵♠
+پام خیلی درد میکرد خیلی بد جور پام پیچ خورده بود
_وایی هالا چیکار کنم اگه بفهمه من یه خوناشامم برای انتقام میره به همه میگه خدایا بهش چی بگم بهش اههه
فعلا باید برم ببینم هالش چه طوره
_اقای کیم
@پاش پیچ بدی خورده فکر کنم شکسته
_وایی خدا😳
@چون درد داشت دکتر براش بیهوش کننده زد
_💔💔💔💔💔💔😳اوف
کوک :جین ات کجاست 😳😳😳😳این اته
چیکارش کردی
_منو وقتی رنگ چشمام عوض شد دید کوک هالا چیکار کنم
&خوب اون دختر مهربونیه فکر نکنم به کسی بگه
_تو جریان رو نمیدونی کوک
جین تمام اتفاق های ۵سال پیش رو به کوک میگه
&یع..نی اون قبلا دوست دختر تو بوده
_اره
&تو هنوزم دوسش داری
_اره تو نمیدونی چقدر دلم براش تنگ شده بود
&اشکال نداره وقتی بهوش اومد بهش بگو که هنوز دوسش داری ومجبور شدی ولش کنی
_باش بهش میگم
&😊خوبه
_کوک یه دقیقه وایسا
&بله
جین محکم کوک رو بغل میکنه ومیگه مرسی
《۳ساعت بعد》
+چشمامو باز کردم دیدم پام گچ گرفته شده فهمیدم که شکسته
_حالت خوبه
+نه پام خیلی درد میکنه
_من متاسفم که مواظبت نبودم
ات میخام یه چیزی بهت بگم
+اصلا دلم نمیخاد که چیزی بگی
اخرین باری که اینو گفتی بد جوری قلبمو شکستی
_ات من متاسفم من مجبور شدم که اون حرفارو بزنم ۳ روز قبل از اینکه بخام باهات کات کنم تبدیل به خوناشام شدم فقط برای اینکه بهت اسیب نزنم مجبور شدم چون خوناشام جاویدان بودم تو نمیدونی چقدر خودمو کنترل کردم که خونتو نخرم
+چند وقت طول کشید که عادت کردی
_۲ ماه
+یعنی تو منو دوست داری؟
_معلومه که اره میشه به من یه فرست دیگه بدی
+اره نگران نباش به کسی هم نمیگم
یه لبخند خیلی جذاب بهم زد اومد نزدیکم وروم خیمه زد ولی خیلی اروم بود میخاست ببوستم که اقای کیم اومد تو
@اوه میبینم که حالت خوب شده
داشتین چیکار میکردین هان
+😳اوه عامم هیچی خیلی ممنون کهنزاشت ادامه بدم گفت .@هیمم قابلی نداشت
+اقای کیم رفت بیرون وجینگفت که ._خوب بیبی از این بع بعد باید پیش من زندگی کنی
+چی من نمیتونم خونمو ول کنم سوکجینا
_وایی نمیدونی چقدر دلم برای سوکجین گفتنت تنگ شده بود بیبی
همین که گفتم میایی پیش من
باید ازت مراقبت کنم توتا ابد پیش منی بیبی جونم
+😂😂باش سوکجینا
_وایی هالا چیکار کنم اگه بفهمه من یه خوناشامم برای انتقام میره به همه میگه خدایا بهش چی بگم بهش اههه
فعلا باید برم ببینم هالش چه طوره
_اقای کیم
@پاش پیچ بدی خورده فکر کنم شکسته
_وایی خدا😳
@چون درد داشت دکتر براش بیهوش کننده زد
_💔💔💔💔💔💔😳اوف
کوک :جین ات کجاست 😳😳😳😳این اته
چیکارش کردی
_منو وقتی رنگ چشمام عوض شد دید کوک هالا چیکار کنم
&خوب اون دختر مهربونیه فکر نکنم به کسی بگه
_تو جریان رو نمیدونی کوک
جین تمام اتفاق های ۵سال پیش رو به کوک میگه
&یع..نی اون قبلا دوست دختر تو بوده
_اره
&تو هنوزم دوسش داری
_اره تو نمیدونی چقدر دلم براش تنگ شده بود
&اشکال نداره وقتی بهوش اومد بهش بگو که هنوز دوسش داری ومجبور شدی ولش کنی
_باش بهش میگم
&😊خوبه
_کوک یه دقیقه وایسا
&بله
جین محکم کوک رو بغل میکنه ومیگه مرسی
《۳ساعت بعد》
+چشمامو باز کردم دیدم پام گچ گرفته شده فهمیدم که شکسته
_حالت خوبه
+نه پام خیلی درد میکنه
_من متاسفم که مواظبت نبودم
ات میخام یه چیزی بهت بگم
+اصلا دلم نمیخاد که چیزی بگی
اخرین باری که اینو گفتی بد جوری قلبمو شکستی
_ات من متاسفم من مجبور شدم که اون حرفارو بزنم ۳ روز قبل از اینکه بخام باهات کات کنم تبدیل به خوناشام شدم فقط برای اینکه بهت اسیب نزنم مجبور شدم چون خوناشام جاویدان بودم تو نمیدونی چقدر خودمو کنترل کردم که خونتو نخرم
+چند وقت طول کشید که عادت کردی
_۲ ماه
+یعنی تو منو دوست داری؟
_معلومه که اره میشه به من یه فرست دیگه بدی
+اره نگران نباش به کسی هم نمیگم
یه لبخند خیلی جذاب بهم زد اومد نزدیکم وروم خیمه زد ولی خیلی اروم بود میخاست ببوستم که اقای کیم اومد تو
@اوه میبینم که حالت خوب شده
داشتین چیکار میکردین هان
+😳اوه عامم هیچی خیلی ممنون کهنزاشت ادامه بدم گفت .@هیمم قابلی نداشت
+اقای کیم رفت بیرون وجینگفت که ._خوب بیبی از این بع بعد باید پیش من زندگی کنی
+چی من نمیتونم خونمو ول کنم سوکجینا
_وایی نمیدونی چقدر دلم برای سوکجین گفتنت تنگ شده بود بیبی
همین که گفتم میایی پیش من
باید ازت مراقبت کنم توتا ابد پیش منی بیبی جونم
+😂😂باش سوکجینا
۴۷.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.