part . 17
لورن لبخندی شیطنت آمیزی زد و با سر تائید کرد و ثانیه ای بعد دیگه نبود جلو چشمام
با تاسف سری براش تکون دادم
اون درست بشو نیست
همش یکی دوبار خیانت چانگمین و دیده بود و دیگه ول کن نبود
هردفعه در حال انتقام گرفتن ازش بود
ولی خوشبختانه فقط در حد لاس زدن بود و کارشون به تخت نمیکشید
به سمت اسانسور برگشتم و با دیدت در بازش سریع سوار شدم دکمه های زیادی نداشت یکیش برای پارکینگ بود و یکی دیگش برای اتاق های طبقه بالا
ولی قسمت اصلیه ماجرا
بارکد خوانی بود که پایین دکمه ها قرار داشت
کارت مشکی رنگ ورودمون رو از تو جیبم درآوردم و بارکد سفیدی که گوشه ی کارت بود رو روبه روی بارکدخوان گرفتم با سبز شدن چراغ های داخل اسانسور لبخندم بزرگتر شد و منتظر موندم که به طبقه ی موردنظرم برسم
بعد از مدت کوتاهی در آسانسور باز شد و وارد سالن بزرگ و گرونی شدم گوشه ی سال بار بزرگی از مشروبات قرار داشت که دوتا بارمن جوون پشت کانتر درحال کار کردن بودن
زن های نیمه برهنه ای که رو استیج رقص میله میکردن و مبل های گرون قیمتی که
افراد کله گنده رو اونها نشسته بودن و زن های نیمه برهنه بهشون سرویس میدادن
سری از تاسف تکون دادم
نه این اون طبقه ای نبود که مدنظرم بود
طبقه ی اصلی خیل کثیف تر از اینجاس تقریبا همه کاری انجام میشه توش
دوباره بارکد کارت رو جلوی بارکدخوان گرفتم
بعد از تایم کوتاهی در آسانسور بسته شد و حرکت کرد
ماسک کوچیکی رو رو که فقط چشم هارو میپوشوند از تو جیب بزرگ لباسم درآوردم و رو چشم هام فیکسش کردم
سوژه ی اصلی تو طبقه ی پایین بود
پوزخندی زدم ، این باند مافیایی کارش رو خوب بلد بود یا شاید بهتره بگم رئیس این باند
هم مقر اصلیشو و هم بارشون کاملا زیر زمین بود جوری که هیچ شکی رو برای کسی باقی نمیزاشت...
با تاسف سری براش تکون دادم
اون درست بشو نیست
همش یکی دوبار خیانت چانگمین و دیده بود و دیگه ول کن نبود
هردفعه در حال انتقام گرفتن ازش بود
ولی خوشبختانه فقط در حد لاس زدن بود و کارشون به تخت نمیکشید
به سمت اسانسور برگشتم و با دیدت در بازش سریع سوار شدم دکمه های زیادی نداشت یکیش برای پارکینگ بود و یکی دیگش برای اتاق های طبقه بالا
ولی قسمت اصلیه ماجرا
بارکد خوانی بود که پایین دکمه ها قرار داشت
کارت مشکی رنگ ورودمون رو از تو جیبم درآوردم و بارکد سفیدی که گوشه ی کارت بود رو روبه روی بارکدخوان گرفتم با سبز شدن چراغ های داخل اسانسور لبخندم بزرگتر شد و منتظر موندم که به طبقه ی موردنظرم برسم
بعد از مدت کوتاهی در آسانسور باز شد و وارد سالن بزرگ و گرونی شدم گوشه ی سال بار بزرگی از مشروبات قرار داشت که دوتا بارمن جوون پشت کانتر درحال کار کردن بودن
زن های نیمه برهنه ای که رو استیج رقص میله میکردن و مبل های گرون قیمتی که
افراد کله گنده رو اونها نشسته بودن و زن های نیمه برهنه بهشون سرویس میدادن
سری از تاسف تکون دادم
نه این اون طبقه ای نبود که مدنظرم بود
طبقه ی اصلی خیل کثیف تر از اینجاس تقریبا همه کاری انجام میشه توش
دوباره بارکد کارت رو جلوی بارکدخوان گرفتم
بعد از تایم کوتاهی در آسانسور بسته شد و حرکت کرد
ماسک کوچیکی رو رو که فقط چشم هارو میپوشوند از تو جیب بزرگ لباسم درآوردم و رو چشم هام فیکسش کردم
سوژه ی اصلی تو طبقه ی پایین بود
پوزخندی زدم ، این باند مافیایی کارش رو خوب بلد بود یا شاید بهتره بگم رئیس این باند
هم مقر اصلیشو و هم بارشون کاملا زیر زمین بود جوری که هیچ شکی رو برای کسی باقی نمیزاشت...
۸۱۲
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.