وقتی شب با سر و صورت زخمی برمیگردی خونه و اعضا بخاطر اینک
وقتی شب با سر و صورت زخمی برمیگردی خونه و اعضا بخاطر اینکه دیر اومدی از دستت عصبین
نامجون:اومد اولش باهات دعوا کنه اما بعدش صورتت رو میبینه نگرانت میشه و تا چندروز ازت مراقبت میکنه❣️
جین:با قابلمه پشت در بود،تا اومد بزنه صورتت رو دید
بعدش صورتت رو چسب و اینا زد بعد برات سوپ درست کرد🥺💙
یونگی:میخواست یه جوری تنبیهت کنه که فراموش نکنی ولی وقتی دیدت
تا یه ما نمیذاشت از جات بلندشی🤍😉
جیهوپ:ایشون میخواست باهات قهر کنه ولی بعدش با بغض صورتت رو چسب میزنه بعدش از پشت بغلت میکنه و باهم میخوابین🥺🩷
جیمین:ایشون خوابید و نفهمید اومدی ولی بیدار شد تورو برد بیمارستان💚🥺
تهیونگ:وقتی صورتتو دید اومد بغلت کرد
جعبه کمک های اولیه رو آورد و کارشو کرد
بعدش تو بغلش تک تک اعضای صورتت رو میبوسه تا خوابت ببره💛🥺
جونگکوک:جونگکوک اومد جلو تا سرت داد بزنه اما یهو صورتتو دید
با بغض تورو برد بیمارستان
وقتی اومدی خونه
لپات رو جوری میمیبوسید که کبود شده بود🩶🥺
نامجون:اومد اولش باهات دعوا کنه اما بعدش صورتت رو میبینه نگرانت میشه و تا چندروز ازت مراقبت میکنه❣️
جین:با قابلمه پشت در بود،تا اومد بزنه صورتت رو دید
بعدش صورتت رو چسب و اینا زد بعد برات سوپ درست کرد🥺💙
یونگی:میخواست یه جوری تنبیهت کنه که فراموش نکنی ولی وقتی دیدت
تا یه ما نمیذاشت از جات بلندشی🤍😉
جیهوپ:ایشون میخواست باهات قهر کنه ولی بعدش با بغض صورتت رو چسب میزنه بعدش از پشت بغلت میکنه و باهم میخوابین🥺🩷
جیمین:ایشون خوابید و نفهمید اومدی ولی بیدار شد تورو برد بیمارستان💚🥺
تهیونگ:وقتی صورتتو دید اومد بغلت کرد
جعبه کمک های اولیه رو آورد و کارشو کرد
بعدش تو بغلش تک تک اعضای صورتت رو میبوسه تا خوابت ببره💛🥺
جونگکوک:جونگکوک اومد جلو تا سرت داد بزنه اما یهو صورتتو دید
با بغض تورو برد بیمارستان
وقتی اومدی خونه
لپات رو جوری میمیبوسید که کبود شده بود🩶🥺
۵.۱k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.