عشق سخت
part ¹⁶
نشستم تو ماشین و زدم زیر گریه ، اونشب جیسو بهم لطف کرد و رفتم خونش .
صبح روز آماده شدم و رفتم دادگاه برای طلاق و از اون طرف رفتم شرکت ، جیسو گفت که تهیونگ آمده شرکت . اصلا یادم نبود میخواد قرار دادو فسق کنه ، دلم گرفته بود چه میشد تهیونگ کلش میخورد به دیوار و ازم همون اول درخواست ازدواج میکرد منم این چاله نمیافتادم ولی افسوس اون از من خوشش نمیاد.
در اتاقم رو باز کردم دیدم تهیونگ و وکیلش نشستند روی صندلی ، رفتم داخل و بهشون سلام کردم
/ سلام آقایون
& سلام خانم پارک
/ فکر کنم آمدید برای فسق قرارداد
& خیر اتفاقا آمدیم چندتا سحام های شرکتتون رو بخریم
/ اوه واقعا ، ممنون از شما
& راستی تو این مدت نتونستم خدمت برسم ، ازدواج تون مبارک ، آقای مین خوبند
/ خوبند اما قراره از هم جدا بشیم
& اوه خدای من متاسفم ، خب با اجازتون من فردا وکیلم رو میفرستم برای انجام کارها
/ حتما ، خدافظ
✨ لایک و کامنت یادتون نره ✨💜 برای پارت بعدی :1۰ لایک ، ۵ کامنت 💜
نشستم تو ماشین و زدم زیر گریه ، اونشب جیسو بهم لطف کرد و رفتم خونش .
صبح روز آماده شدم و رفتم دادگاه برای طلاق و از اون طرف رفتم شرکت ، جیسو گفت که تهیونگ آمده شرکت . اصلا یادم نبود میخواد قرار دادو فسق کنه ، دلم گرفته بود چه میشد تهیونگ کلش میخورد به دیوار و ازم همون اول درخواست ازدواج میکرد منم این چاله نمیافتادم ولی افسوس اون از من خوشش نمیاد.
در اتاقم رو باز کردم دیدم تهیونگ و وکیلش نشستند روی صندلی ، رفتم داخل و بهشون سلام کردم
/ سلام آقایون
& سلام خانم پارک
/ فکر کنم آمدید برای فسق قرارداد
& خیر اتفاقا آمدیم چندتا سحام های شرکتتون رو بخریم
/ اوه واقعا ، ممنون از شما
& راستی تو این مدت نتونستم خدمت برسم ، ازدواج تون مبارک ، آقای مین خوبند
/ خوبند اما قراره از هم جدا بشیم
& اوه خدای من متاسفم ، خب با اجازتون من فردا وکیلم رو میفرستم برای انجام کارها
/ حتما ، خدافظ
✨ لایک و کامنت یادتون نره ✨💜 برای پارت بعدی :1۰ لایک ، ۵ کامنت 💜
۱.۷k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.