بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت چهارم :
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ - بعضى از مردم،معبود هايى غير از خداوند براى خود انتخاب مىكنند؛ و آنها را همچون دوست داشتن خدا دوست مىدارند، امّا آنها كه ايمان دارند، شدت محبتشان محبوب غاییشان خداوند است؛ و آنها كه ستم كردند، و معبودى غير خدا برگزيدند، هنگامى كه عذاب الهى را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قوت توانایی، از آنِ خداست؛ و خدا داراى مجازات شديد است؛ نه معبودهاى خيالى كه از آنها مى هراسند.(سوره بقره آیه 165)
نکته: از این آیه استنباط میشود که آدمی فطرتاً عاشق قوت - توانمندی - کمال است و جایگزینی خدایان کاذب، به این دلیل است که گمان میکنند آنها می توانند به او قوتی ببخشند!
فطرت، آنقدر جامع، کامل و مهم است که خداوند متعال میفرماید: رویت را به فطرتت برگردان که دین حقیقی، پایدار و نگهدارنده، همین است!(سوره رّوم آیه 30)
ج) - دادههای الهی برای هدایت، رشد و کمال انسان، به همین حد محدود نمی شود، بلکه خوب و بد هر کسی را نیز به خودش الهام میکند و الهام نوعی وحی است که توسط فرشتگان وحی، بر هر کسی نازل میشود:وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا - و قسم به جان آدمى و آن كس كه آن را آفريده و سامان بخشیده (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس فجور و تقوا شرّ و خيرش را به او الهام كرده است.(8)(سوره شمس آیه 7 و 8)
نکته : شاید پرسیده شود که اگر خداوند متعال به ما عقل، فطرت، قلب و الهام داده، پس علت این همه کفر،شرک، نفاق، ظلم، فسق، فساد و انحراف چیست؟!
اینجا همان نقش اختیار واراده مشخص میشود.آدمی میتوان عقل رابه زندان نفس بیندازد،مسببات بسته شدن قلبش را فراهم سازد، فطرت را مدفون نماید تا نورش بیرون نتابد و به الهامات حقیقی توجه نکند!
مبدأ و معادی دروغین و خیالی را فرض بگیرد، دین و کتاب جعلی ودست ساز را جایگزین وحی نماید، به جای ولایت الله جلّ جلاله، ولایت طاغوتها را گردن نهد و به جای امامان حق، از امامان باطل پیروی نماید و در یک جمله: به جای عقل، تابع نفس حیوانی گردد!
نتیجه آن که علل بسیاری در خلقت و هدایت آدمی وجود دارد که سبب ظهور و بروز کارهای خوب از او میشود؛ از غرایز حیوانی گرفته، تا براهین عقلی، تا کششهای فطری، الهام و اما فرمود:(پایان)(ص1)
پاسخ قسمت چهارم :
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ - بعضى از مردم،معبود هايى غير از خداوند براى خود انتخاب مىكنند؛ و آنها را همچون دوست داشتن خدا دوست مىدارند، امّا آنها كه ايمان دارند، شدت محبتشان محبوب غاییشان خداوند است؛ و آنها كه ستم كردند، و معبودى غير خدا برگزيدند، هنگامى كه عذاب الهى را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قوت توانایی، از آنِ خداست؛ و خدا داراى مجازات شديد است؛ نه معبودهاى خيالى كه از آنها مى هراسند.(سوره بقره آیه 165)
نکته: از این آیه استنباط میشود که آدمی فطرتاً عاشق قوت - توانمندی - کمال است و جایگزینی خدایان کاذب، به این دلیل است که گمان میکنند آنها می توانند به او قوتی ببخشند!
فطرت، آنقدر جامع، کامل و مهم است که خداوند متعال میفرماید: رویت را به فطرتت برگردان که دین حقیقی، پایدار و نگهدارنده، همین است!(سوره رّوم آیه 30)
ج) - دادههای الهی برای هدایت، رشد و کمال انسان، به همین حد محدود نمی شود، بلکه خوب و بد هر کسی را نیز به خودش الهام میکند و الهام نوعی وحی است که توسط فرشتگان وحی، بر هر کسی نازل میشود:وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا - و قسم به جان آدمى و آن كس كه آن را آفريده و سامان بخشیده (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس فجور و تقوا شرّ و خيرش را به او الهام كرده است.(8)(سوره شمس آیه 7 و 8)
نکته : شاید پرسیده شود که اگر خداوند متعال به ما عقل، فطرت، قلب و الهام داده، پس علت این همه کفر،شرک، نفاق، ظلم، فسق، فساد و انحراف چیست؟!
اینجا همان نقش اختیار واراده مشخص میشود.آدمی میتوان عقل رابه زندان نفس بیندازد،مسببات بسته شدن قلبش را فراهم سازد، فطرت را مدفون نماید تا نورش بیرون نتابد و به الهامات حقیقی توجه نکند!
مبدأ و معادی دروغین و خیالی را فرض بگیرد، دین و کتاب جعلی ودست ساز را جایگزین وحی نماید، به جای ولایت الله جلّ جلاله، ولایت طاغوتها را گردن نهد و به جای امامان حق، از امامان باطل پیروی نماید و در یک جمله: به جای عقل، تابع نفس حیوانی گردد!
نتیجه آن که علل بسیاری در خلقت و هدایت آدمی وجود دارد که سبب ظهور و بروز کارهای خوب از او میشود؛ از غرایز حیوانی گرفته، تا براهین عقلی، تا کششهای فطری، الهام و اما فرمود:(پایان)(ص1)
۴۲۰
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.