سناریو
وقتی با یه پسر چت میکنی و اون میفهمه
یونجون
دستت رو میگیره و به سمت خودش میکشه و لب هاشو به گوش هات نزدیک میکنه جوری که لب های خوش فرمش به گوش هات برخورد می کرد با لحن خاصی..
_شاید باید هرشب بهت نشون بدم مال کی هستی...!
سوبین
اخمی بین ابرو هاش شکل میگیره و با کمی داد اسمتو صدا میزنه..
_ات این چیه تو که میدونی من از این مرتیکه خوشم نمیاد پس چرا گوش نمیدی.
*سوبین منـ..
_ات بهونه نیار و فقط ساکت باش..
تهیون
میزنه پسره رو بلاک میکنه و بعدش یک ساعت میشینه
فکر میکنه چه بلایی سرت بیاره😔💔
بومگیو
میزنه کلی فحش و شیبال برای بدبخت میفرسته بعدش تا یک ماه فقط اذیتت میکنه
_شاید منم باید برم با دخترا لاس بزنم
*بومگیو...
کای
_اگه اینجوریه و اون فقط دوستت هست منم باید برم با دخترا دوست بشم
و بهشون پیام بدم..؟!
یونجون
دستت رو میگیره و به سمت خودش میکشه و لب هاشو به گوش هات نزدیک میکنه جوری که لب های خوش فرمش به گوش هات برخورد می کرد با لحن خاصی..
_شاید باید هرشب بهت نشون بدم مال کی هستی...!
سوبین
اخمی بین ابرو هاش شکل میگیره و با کمی داد اسمتو صدا میزنه..
_ات این چیه تو که میدونی من از این مرتیکه خوشم نمیاد پس چرا گوش نمیدی.
*سوبین منـ..
_ات بهونه نیار و فقط ساکت باش..
تهیون
میزنه پسره رو بلاک میکنه و بعدش یک ساعت میشینه
فکر میکنه چه بلایی سرت بیاره😔💔
بومگیو
میزنه کلی فحش و شیبال برای بدبخت میفرسته بعدش تا یک ماه فقط اذیتت میکنه
_شاید منم باید برم با دخترا لاس بزنم
*بومگیو...
کای
_اگه اینجوریه و اون فقط دوستت هست منم باید برم با دخترا دوست بشم
و بهشون پیام بدم..؟!
۱۰.۳k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.