دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۵=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۵=
=:کشیدمش بغلم بهش گفتم
=:دیگ داری عصبیم میکنیا اینجوری نگو جنابعالی تا آخر عمرت پیش منی
+:میفهمی شما منو برده خودتون میدونید نمیخوام کنارتون باشم از بس حساسیت دارین نسبت بهم دیوونم کردین نمیخوام دیگ باهاتون باشم مگ زورههه هااااا؟(دادد)
&:داد نزن همینه ک هست باید باهاش کنار بیای(داد و عصبانیت)
+:نمیخوام بیام نمیخوام(داد)
=:بسههه(داد)
دستمو گذاشتم جلوی دهن میسو میدونستم الان درد داره میخواد سر ما خالی کنه به خاطر همین چیزی بهش نگفتم به جیمین هم اشاره کردم ادامه نده میخواستم دلشو ماساژ بدم ک جیمین گفت
&:بده من
کوک میسو رو داد بهم
+:بهم دست نزن
&:صدا نشنوم
+:گفتم بهم دست نزن(کمی داد)
&:گفتم صدا نشونم(داد)
=:از جیمین خوشم میومد مثل خودم بود روی میسو خیلی حساس بود به خاطر همین از این بابت خیالم راحت بود
=:جیمین من میرم کار دارم تو هم یکم دیگ بیا
&:باشه
+:بعدش
کوک لبامو نرم مک زد رفت بیرون
&:بالاخره ماله خودم شدی تونستم کبودت کنم
+:خخخ پارم کردید دیشب وحشیا
&:😂معلومه بایدم پاره شی یک ذره ای دربرابر ما
+:شانس منه دیگ
&:ولش بعدا حرف میزنیم فعلا بخواب
+:راستی تو اینجا چیکار میکنی
&:اومدم اینجا میخوام پیش تو زندگی کنم
+:یعنی سه تایی
&:اوهوم خوشحال شدی(باذوق)
+:چرا باید خوشحال شم وقتی قراره دوتا دوست پسر وحشی داشته باشم(جدی)
&:چه طرز حرف زدنه بی ادب شدیا دیگ نبینم
+:هه بیا خدا به دادم برسه
&:قربونت برم من انقد لجبازی نکن تو ماهم بهت سعی میکنیم سخت نگیریم
+:هی چی بگم والا
&:هیچی نگو
&:میسو
+:هوم
&:دوسم داری؟
+:تو چی؟
&:من دوست ندارم عاشقتمم
+:پس منم عاشقتم
بعدش جیمین محکم لبامو بوسید آروم شروع کرد به مک زدن
آره من عاشق جیمین شدم فکرشم نمیکردم ولی شد و حالا با دوتا دوست پسر مافیای خشن و خطرناک و سخت گیر قراره زندگی کنم خدا کمکم کنه
لایککک
=:کشیدمش بغلم بهش گفتم
=:دیگ داری عصبیم میکنیا اینجوری نگو جنابعالی تا آخر عمرت پیش منی
+:میفهمی شما منو برده خودتون میدونید نمیخوام کنارتون باشم از بس حساسیت دارین نسبت بهم دیوونم کردین نمیخوام دیگ باهاتون باشم مگ زورههه هااااا؟(دادد)
&:داد نزن همینه ک هست باید باهاش کنار بیای(داد و عصبانیت)
+:نمیخوام بیام نمیخوام(داد)
=:بسههه(داد)
دستمو گذاشتم جلوی دهن میسو میدونستم الان درد داره میخواد سر ما خالی کنه به خاطر همین چیزی بهش نگفتم به جیمین هم اشاره کردم ادامه نده میخواستم دلشو ماساژ بدم ک جیمین گفت
&:بده من
کوک میسو رو داد بهم
+:بهم دست نزن
&:صدا نشنوم
+:گفتم بهم دست نزن(کمی داد)
&:گفتم صدا نشونم(داد)
=:از جیمین خوشم میومد مثل خودم بود روی میسو خیلی حساس بود به خاطر همین از این بابت خیالم راحت بود
=:جیمین من میرم کار دارم تو هم یکم دیگ بیا
&:باشه
+:بعدش
کوک لبامو نرم مک زد رفت بیرون
&:بالاخره ماله خودم شدی تونستم کبودت کنم
+:خخخ پارم کردید دیشب وحشیا
&:😂معلومه بایدم پاره شی یک ذره ای دربرابر ما
+:شانس منه دیگ
&:ولش بعدا حرف میزنیم فعلا بخواب
+:راستی تو اینجا چیکار میکنی
&:اومدم اینجا میخوام پیش تو زندگی کنم
+:یعنی سه تایی
&:اوهوم خوشحال شدی(باذوق)
+:چرا باید خوشحال شم وقتی قراره دوتا دوست پسر وحشی داشته باشم(جدی)
&:چه طرز حرف زدنه بی ادب شدیا دیگ نبینم
+:هه بیا خدا به دادم برسه
&:قربونت برم من انقد لجبازی نکن تو ماهم بهت سعی میکنیم سخت نگیریم
+:هی چی بگم والا
&:هیچی نگو
&:میسو
+:هوم
&:دوسم داری؟
+:تو چی؟
&:من دوست ندارم عاشقتمم
+:پس منم عاشقتم
بعدش جیمین محکم لبامو بوسید آروم شروع کرد به مک زدن
آره من عاشق جیمین شدم فکرشم نمیکردم ولی شد و حالا با دوتا دوست پسر مافیای خشن و خطرناک و سخت گیر قراره زندگی کنم خدا کمکم کنه
لایککک
۲۱.۳k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.