ادامه پارت 3
ادامه پارت 3
سوا:هااا(تعجب، کیوتی )
سوا:پس ما چیکار کنیم؟
شوگا:امشب اینجا باشین
ا/ت:اما شما ها خیلی ترسناکین
همه ی اعضای بی تی اس خندیدن
جی:ما کاری به شما نداریم(خنده)
جونکوک :بیاین بهتون نشون بدم اتاقتون رو داشتن میرفتن بالا که صدای شلیک تفنگ اومد ا/ت پرید بغل جونکوک
ا/ت:این چی بود(شوک، هنوز توی بغل جونکوک)
ا/ت سریع از بغل جونکوک اومد بیرون گفت ببخشید
کوک:چیزی نیست مگه اجوما بهت نگفت صدای شلیک میاد
ا/ت:چرا گرفت ولی
کوک:ولی چی
ا/ت:یکی مرد(گریه شدید)
(تموم اعضا دارن از توی حال نگاشون میکنن)
ا/ت نشست روی یدونه ازپله و گریه میکرد
کوک:هی چیزی نیست
ا/ت:....
(این ادامه ی پارت 3 هست من هیچوقت کوتاه نمینویسم)
توی خماری بمونین
حمایت ها کم شده ها😱🤌
سوا:هااا(تعجب، کیوتی )
سوا:پس ما چیکار کنیم؟
شوگا:امشب اینجا باشین
ا/ت:اما شما ها خیلی ترسناکین
همه ی اعضای بی تی اس خندیدن
جی:ما کاری به شما نداریم(خنده)
جونکوک :بیاین بهتون نشون بدم اتاقتون رو داشتن میرفتن بالا که صدای شلیک تفنگ اومد ا/ت پرید بغل جونکوک
ا/ت:این چی بود(شوک، هنوز توی بغل جونکوک)
ا/ت سریع از بغل جونکوک اومد بیرون گفت ببخشید
کوک:چیزی نیست مگه اجوما بهت نگفت صدای شلیک میاد
ا/ت:چرا گرفت ولی
کوک:ولی چی
ا/ت:یکی مرد(گریه شدید)
(تموم اعضا دارن از توی حال نگاشون میکنن)
ا/ت نشست روی یدونه ازپله و گریه میکرد
کوک:هی چیزی نیست
ا/ت:....
(این ادامه ی پارت 3 هست من هیچوقت کوتاه نمینویسم)
توی خماری بمونین
حمایت ها کم شده ها😱🤌
۱۴۱
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.