قسمت۳(بخش دوم)
قسمت۳(بخش دوم)
صبح بهنام که مثله همیشه داشت rank up میکرد و یار رندوم دیگه مغزشو گای.یده بود حتی دیگه کالافم بهش حال نمیداد به حسین و علیرضا رنگ زد اما خاموش بودن گروه رو چک کرد اما اونجا هم پیام تازه ای نبود با خودش گفت
_گ.وه تو این روز هیچی حال نمیده گروهم که کویره برم بیرون یه هوایی بخورم
بهنام رفت به پارک نزدیکه خونشون و روی یه صندلی فلزی نشست و رفت توی گوشیش تا دوباره گروه رو چک کنه و باز هم خبری نبود پس خودش اولین پیام رو نوشت:
_کجایین؟
_ چقدر کویره
_بیاین حوصلم بابا ریده
چند دقیقه هم صبر کرد اما جوابی نشنید دیگه هیچ حوصله و صبری براش نموده بود که با یه صدا به خودش اومد
_آقا میشه کمکم کنید ماشینم چند خیابون بالا تر خراب شده نمیدونم چشه
بهنام اول میخواست که رد کنه و بگه بلد نیست ولی چون حوصله ای براش نموده بود ناچار قبول کرد و همراه اون زن رفت تا به یه جای خلوت رسید و از پرسید
_ببخشید خانم ماشین کجاست؟
_پشت سرت
اما تا بهنام سرشو برگردوند یه مرد با یه چوب زد داخل سرش و بی هوشس کرد
صبح بهنام که مثله همیشه داشت rank up میکرد و یار رندوم دیگه مغزشو گای.یده بود حتی دیگه کالافم بهش حال نمیداد به حسین و علیرضا رنگ زد اما خاموش بودن گروه رو چک کرد اما اونجا هم پیام تازه ای نبود با خودش گفت
_گ.وه تو این روز هیچی حال نمیده گروهم که کویره برم بیرون یه هوایی بخورم
بهنام رفت به پارک نزدیکه خونشون و روی یه صندلی فلزی نشست و رفت توی گوشیش تا دوباره گروه رو چک کنه و باز هم خبری نبود پس خودش اولین پیام رو نوشت:
_کجایین؟
_ چقدر کویره
_بیاین حوصلم بابا ریده
چند دقیقه هم صبر کرد اما جوابی نشنید دیگه هیچ حوصله و صبری براش نموده بود که با یه صدا به خودش اومد
_آقا میشه کمکم کنید ماشینم چند خیابون بالا تر خراب شده نمیدونم چشه
بهنام اول میخواست که رد کنه و بگه بلد نیست ولی چون حوصله ای براش نموده بود ناچار قبول کرد و همراه اون زن رفت تا به یه جای خلوت رسید و از پرسید
_ببخشید خانم ماشین کجاست؟
_پشت سرت
اما تا بهنام سرشو برگردوند یه مرد با یه چوب زد داخل سرش و بی هوشس کرد
۶۳۶
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.