پارت 7لیزکوک
لیسا:کنسرت تموم شد یهو حالم بد شد نمی دونم چرا (حامله نیست )
جونگ کوک:دیدم حال لیسا خوب نیست رفتم پیشش
جونگ کوک:چیزی شده عزیزم
لیسا :نه من میرم پیش فن هام
(بچه ها فکر میکنید موضوع کای لیسا تموم شده هه )
کای:خودم دختر جازدم
لیسا :رفتم سمت دختره بغلش کنم که یهو سلنا منو گرفت (بچه ها لیسا فناش بغل میکنه )
سلنا:الان فناتو بغل نکن
لیسا:چرا
سلنا :هرکاری بکن تا خودت تو دردسر به ندازی😐😐😐😐😐
جونگ کوک :حرفش گوش کن
لیسا:نمی خوام من الان 5سال می خونم همیشه رفتارم این بود یهو حالم بد شد
جونگ کوک:چی شده
سلنا :یا خدا
کای:😨😨این کینه چیه من دارم تقصیر لیسا نبود مادرش بود که پدرم گول زد و باعث شد بمیره
جونگ کوک:بردیم دکتر
دکتر: خواهرش بیاد
سلنا:باش
دکتر :از اون شکی که وارد شده بهش اعصاب روانی وارد شده و خطر ناکه هنوز کم اما استرس یا خیانت براش موزر
سلنا:باباش
دکتر:همین
سلنا:گریم گرفت خواهر دسته گلم چه بلایی کای سرش آورد
جونگ کوک:چیزی شده
سلنا:نه
لیسا:خوابم گرفت خوابم برد
(بریم خواب لیسا)
جونگ کوک:دیدم حال لیسا خوب نیست رفتم پیشش
جونگ کوک:چیزی شده عزیزم
لیسا :نه من میرم پیش فن هام
(بچه ها فکر میکنید موضوع کای لیسا تموم شده هه )
کای:خودم دختر جازدم
لیسا :رفتم سمت دختره بغلش کنم که یهو سلنا منو گرفت (بچه ها لیسا فناش بغل میکنه )
سلنا:الان فناتو بغل نکن
لیسا:چرا
سلنا :هرکاری بکن تا خودت تو دردسر به ندازی😐😐😐😐😐
جونگ کوک :حرفش گوش کن
لیسا:نمی خوام من الان 5سال می خونم همیشه رفتارم این بود یهو حالم بد شد
جونگ کوک:چی شده
سلنا :یا خدا
کای:😨😨این کینه چیه من دارم تقصیر لیسا نبود مادرش بود که پدرم گول زد و باعث شد بمیره
جونگ کوک:بردیم دکتر
دکتر: خواهرش بیاد
سلنا:باش
دکتر :از اون شکی که وارد شده بهش اعصاب روانی وارد شده و خطر ناکه هنوز کم اما استرس یا خیانت براش موزر
سلنا:باباش
دکتر:همین
سلنا:گریم گرفت خواهر دسته گلم چه بلایی کای سرش آورد
جونگ کوک:چیزی شده
سلنا:نه
لیسا:خوابم گرفت خوابم برد
(بریم خواب لیسا)
۷.۴k
۲۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.